Get Mystery Box with random crypto!

«فرهنگ» وجود ندارد #احسام_سلطانی آنچه امکان درک یک رخداد را | جامعه‌شناسی

«فرهنگ» وجود ندارد
#احسام_سلطانی

آنچه امکان درک یک رخداد را در مراحل آغازین آن دشوار می‌کند، نزدیکی بسیار به آن رخداد است. اساساً اگر قرار است موضوع یا مسئله‌ای قابل فهم شود باید از آن فاصله گرفت. نزدیکی بسیار کوری ایجاد می‌کند، همچنان که دوری بسیار چنین می‌کند. همواره برای فهم و درک مسائل، و حتی یک فرد، قدری فاصله لازم است و نبود فاصله به معنای نبود درک و دریافت دقیق از آن موضوع یا فرد است. این امر ممکن نمی‌شود مگر اینکه در جایگاه و موقعیت یک غریبه یا بیگانه قرار بگیریم. غریبه‌ به همان معنایی که نزد زیمل دارد، همیشه کسی نیست که از بیرون به درون می‌آید. کسی است که اتفاقاً در فضای موجود نفس می‌کشد و زندگی می‌کند. او انسانی خارجی نیست بلکه اتفاقاً خودی است و متعلق به فضای موجود. بنابراین، در اینجا فقط موضوع فاصله‌ی زمانی از رخداد برای فهم رخداد مطرح نیست. در واقع این فاصله از رخداد صرفا حاصل گذر زمان نیست و چه‌بسا سال‌ها از رخدادی بگذرد اما به دلیل نداشتن آن موقعیت مناسب و فاصله نتوان فهم دقیقی از آن به دست آورد. بنابراین، فاصله از رخداد بیش از آنکه مسئله‌ای معطوف به زمان باشد، مسئله‌ای معطوف به مکان و موقعیت ناظر است.
به هر رو، با وجود نزدیکی بسیار از نظر زمانی، با حفظ آن فاصله‌ای که به موقعیت ناظر مربوط است و از آن گفته شد، می‌توان از برخی جنبه‌های آشکار جنبش کنونی و پیام‌های آن، سخن گفت. این جنبش پیام‌هایی با خود آورده است:

این فرهنگ است که به تو چهره و صدا و زندگی می‌دهد. فرهنگ است که می‌سازد اما عده‌ای در تمام این سال‌ها گمان می‌کردند که خود می‌توانند فرهنگ بسازند، «انسان» بسازند؛ غافل از اینکه فرهنگ داشت در همان لحظات، بی‌اعتنا به خواست و اراده‌ی آن‌ها، انسان‌های نو می‌ساخت، صداها و زندگی‌های نو می‌ساخت.
در تمام این چهار دهه تلاش شد با هزینه‌های فراوان فرهنگ خاصی ساخته شود و با اتکا به آن، انسان سازی کنند اما رخداد اخیر نشان داد که «فرهنگ» آنقدر ابعاد ناپیدا و دسترس‌ناپذیر دارد که سلطه بر آن ناممکن است.
یکی از عوامل شکست گفتمان رسمی همین است که گمان می‌کند فرهنگ را می‌توان با دستور و برنامه و پول ساخت اما جنبش اخیر نشان داد که این فرهنگ است که بی‌اعتنا به پول و برنامه و... انسان‌های نو خلق می‌کند.
در عین حال ذکر این نکته مهم است که چیزی به نام «فرهنگ» به طور کلی وجود ندارد؛ فرهنگ‌ها وجود دارند و نه فرهنگ. اما عده‌ای گمان می‌کنند می‌توانند با اتکا به مفهومی انتزاعی به نام فرهنگ، «انسان» بسازند، انسانی واحد.
این جنبش به همه نشان داد که آنچه واقعی، ملموس و عینی است، فرهنگ‌ها هستند و نه فرهنگ و این فرهنگ‌ها هستند که انسان‌های متفاوت می‌سازند و هر انسانی حاصل ارتباط و گفت‌وگوی میان فرهنگ‌هاست و با اتکا به یک فرهنگ خاص نمی‌توان انسان واحدی برای پیشبرد اهداف خود ساخت.


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY