Get Mystery Box with random crypto!

«کشاکش زندگی و مرگ در جامعه ایران» #رضا_تسلیمی_طهرانی ۱. آن | جامعه‌شناسی

«کشاکش زندگی و مرگ در جامعه ایران»
#رضا_تسلیمی_طهرانی

۱. آنچه در ماه های اخیر در جامعه ایران می گذرد ترکیبی است از زندگی و مرگ. خواست زندگی شاید بیش از هر زمان در آرزوها، سخنان و کنش های مردم به چشم می آید و این در حالی است که مرگ بار دیگر چتر خود را گشوده و بسیاری را در کام خود فرو می برد. تصاویر منتشر شده زنان و مردانی عاشق زندگی را در حال نواختن موسیقی، خواندن شعر و رقص نشان می دهند. افرادی که در طلب زندگی، گریزی از مواجهه با مرگ ندارند.

۲.  مرگ همواره تهدیدی برای نظم و امنیت افراد و گروه ها دانسته شده است و به همین دلیل است که تمام جوامع می خواهند مرگ را «قاعده مند» کنند. مرگ در سنین کهنسالی و به دلیل بیماری مرگی «با قاعده» است اما مرگ کودکان و نوجوانان «بی قاعده» به حساب می آید. (بیات ریزی و تسلیمی طهرانی،  ۱۳۹۵). مرگ هایی که این روزها با آنها مواجه ایم، از جمله «مرگ های بی قاعده» هستند. این مرگ ها «زود رس» اند، پیش از موقع اتفاق افتاده اند، «ناعادلانه» اند، در فاصله ای نزدیک به ما اتفاق می افتند، از فراوانی قابل توجهی برخوردارند و در بسیاری موارد بی آنکه آیین مند شوند و مراسم سوگواری مناسبی برای آنها برگزار گردد رخ می دهند. به دلیل همین «بی قاعدگی» است که  تلاش می شود این مرگ ها مسکوت گذاشته شوند، پنهان گردند، در جزییات آنها تدقیق نشود و عمومی نگردند.
مرگ های «بی قاعده» بیش از پیش امنیت فیزیکی و روانی ما را هدف می گیرند و آن را به خطر می اندازند‌.  در این میان حال و روز بازماندگان داغدار از همه وخیم تر است. آنها به دلیل همین «بی قاعدگی» نمی توانند مرگ نزدیکانشان را در روندی معمول فهم کنند و رخدادهایی مانند دفن مخفیانه اجساد و برگزار نشدن مراسم تدفین و ترحیم نیز وخامت اوضاع را صد چندان می کند. اگر همصدا با پارکز (۱۹۷۰) سوگواری را یک «گذار روانی اجتماعی» بدانیم در اینجا، این گذار به درستی طی نمی شود و بازماندگان به انواع آسیب ها و اختلالات روانی- اجتماعی مبتلا می گردند. از سوی دیگر می توان در نظر گرفت که چنین «بی قاعدگی»، منشاء انباشت فشارها و احساسات بروز نیافته و ایجاد خشم فراوان در بین بازماندگان و سایر اعضای جامعه است. خشمی بی مقدار که خود را در تعاملات روزمره و جنبش های اجتماعی حال و آینده نشان می دهد و از قدرت فراوانی برخوردار است.

۳. البته این سرنوشت تمام بازماندگان در بیش از سه ماه اخیر نیست.  تامل بر آیین های تدفین و ترحیم برگزار شده به وسیله برخی بازماندگان که از فرصت برگزاری این آیین ها برخوردار شده اند نیز نکات قابل توجهی را نشان می دهد.  یافته های پژوهش های انجام شده در سال‌های اخیر حاکی از آن است که آیین های مرتبط با مرگ در بین بازماندگان طبقه متوسط جدید از ویژگی هایی مانند فردی شدن، شخصی شدن، تصویری شدن، جنسیت زدایی شدن و دنیوی شدن برخوردارند (تسلیمی طهرانی, ۱۴۰۰). تصاویر منتشر شده از  آیین های مرتبط با مرگ های اخیر نشان می دهد که این ویژگی ها تا حدود زیادی به مولفه های اصلی اغلب چنین آیین هایی در شهرهای مختلف ایران تبدیل شده اند. در برگزاری این آیین ها معمولا انواع سازهای موسیقی نواخته می شوند، تصاویر درگذشتگان زن به مانند تصاویر مردان درگذشته به نمایش در می آیند و در این مراسم کمتر نشانی از روحانیون و قاریان و مداحان سنتی به چشم می آید. در برابر، افراد زیادی دور هم جمع می شوند، در مورد متوفی و زندگی از دست رفته او صحبت می کنند، به صورت دست جمعی شعر می خوانند، دست می زنند و فریاد می کشند. برگزاری چنین مراسمی نشان می دهد که آیین های مرتبط با مرگ از پویایی چشمگیری برخوردارند و در شرایط پرشتاب امروز خود را با تحولات جامعه متناسب می سازند.

۴. جامعه ایران به هیچ وجه با مرگ غریبه نیست. آیین ها و شاخص های مرتبط با مرگ، در جامعه ما پر شمارند (بیات ریزی و تسلیمی طهرانی، ۲۰۱۷). اکنون اما بسیاری، در دل این جامعه انباشته از مرگ، زندگی را طلب می کنند و در تمنای زندگی گام بر می دارند. اینک، کشاکش زندگی و مرگ همگان را تحت تاثیر قرار داده و زندگان خواستار بازگشت «زندگی» و غلبه بر «مرگ» هستند.


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY