Get Mystery Box with random crypto!

از مانتوهای جلو باز تا اباذری های چپ اندیش #قربان_عباسی توت | جامعه‌شناسی

از مانتوهای جلو باز تا اباذری های چپ اندیش
#قربان_عباسی

توتالیزاسیون روندی است یکسان ساز که به وسیله آن یک ایدئولوژی مسلط بر هر متنی تحمیل می شود. این اصطلاح را پساساختارگرایانی چون فوکو،ژاک دریدا،پل دومان و ادوارد سعید بکار می بردند تا نشان دهند که چگونه در برخی نظام های سیاسی اراده معطوف به قدرت در تلاش برای ایجاد وحدت همه نوع تکثر را از بین می برد و بر نوعی یکسان اندیشی و یکسانی در فرم و محتوا تاکید می گذارند. نمونه‌ی چنین روندی را می‌توان در پادگان‌ها و محیط‌های نظامی دید که همه‌ی افراد باید متحدالشکل بوده و از دستورات فرماندهی سلسله مراتبی تبعیت کنند.

در حوزه ادبیات و هنر کمونیست‌ها مخالف فرم بودند و می‌گفتند در ادبیات باید روی معنا تمرکز شود چون از طریق معنا می توان ایدئولوژی کمونیسم را رواج داد. لذا نویسندگانی که به این دستورات انحصارطلبانه تن ندادند مجبور به تبعید شدند و نمونه‌ی بارز آن سرکوب فرمالیست‌های روس توسط استالین در اواخر دهه 20 قرن بیستم است. استالین می خواست کل جامعه یک شکل، یکدست و یونیفرم باشد. خوشبختی و سعادت نمی‌توانست شکل‌های مختلف داشته باشد بلکه فقط همان بود که دیکتاتور می‌گفت. از این‌رو هر نوع تکثر و هرنوع فرم تازه پدیدارشده‌ای در حکم یک تهدید بود.


سال‌ها پیش اشاره کردم حاکمان ایران به تبعیت از رفقای کمونیست‌شان مخالف هرنوع فرم تازه هستند. آن‌ها دقیقاً در پی تحمیل یک فرم و یک محتوای واحد از زندگی، سیاست، سعادت هستند. تکثر برای‌شان نوعی تهدید است چون فرم و ایدئولوژی آن‌ها را زیر سوال می‌برد. تاکید آن‌ها بر حجاب همشکل و همسان زنان در واقع مبارزه با فرم بود. در برابر آن‌ها اما فولکلور غنی و پر از تنوع و تکثر جهان زیست ایرانی بود که زیر بار این یکسان‌سازی پوشش شرعی نمی‌رفت. تنوع رنگ و فرم در لباس و رقص کردی، ترکی، گیلکی و دیگر اقوام ایرانی ناخواسته در برابر این یونیفرم‌سازی مقاومت می کرد. در واقع در ایران تنوع و تکثر فرم‌های زندگی بزرگ‌ترین مانع در برابر حاکمیت برای خلق نوعی کره شمالی ثانوی بود.

فرم را دستکم نگیریم. در جایی که همه به کراوات به دید منفی نگاه می‌کردند و متاثر از بنی صدر آن را دم خر می‌دانستند استاد دانشگاه و یا حتی شهروندان عادی که در مراسم عروسی کراوات می‌زدند نوعی مقاومت از خود نشان می‌دادند تا در برابر نگاه تمامیت‌خواهانه جامعه از خود بودن، تفرد، معنای شخصی دفاع کنند. در برابر سرکوب امر زنانه و دخالت در پوشش زنان این دختران شجاع ایرانی بودند که با ابداع فرم های جدید پوشش و با تکثیر رنگ در برابر سیاهی و هم‌شکل‌سازی حاکمیت مقاومت می‌کردند. در واقع در طی این چهاردهه سیاست همسان‌سازی فرم این زنان بودند که در فضای عمومی و خصوصی با فرم‌های ابداعی و متنوع و متفاوت خود به مبارزه با اراده هم‌شکل‌ساز حاکمیت بپا خواستند. قهرمانان تفرد و ارزش‌های لیبرالی در این جامعه نه روشنفکران دانشگاهی بلکه زنان و دختران ایران بودند. تاثیری که یک دختر ایرانی با انتخاب پوشش فردی خود بر روند آزادی‌خواهی و تفرد جویی گذاشته است به مراتب ارزشمندتر از تلاش همه آن قلم به دستانی بود که یکی بر میخ و یکی برنعل می زدند.

پس از درگذشت مرتضی پاشایی خواننده پاپ ایرانی جمعیت عظیمی از دختران و پسران نوجوان و جوان به خیابان آمدند. گرچه یوسف اباذری استاد چپ اندیش دانشگاه تهران با حمله به موسیقی پاپ و اعتراض به سبک موسیقی ایشان آن را بی‌ارزش و فاقد محتوا دانست، در برابرش دختری با صدای بلند از سبک زندگی و سلیقه فردی دفاع کرد. درواقع اباذری با آن همه مطالعه و ادعا متوجه نبود که دارد همان ایدئولوژی استالین را تبلیغ می‌کند. او از همه می خواست چون او به موسیقی بتهوون گوش دهند همه مثل او بیندیشند و جهان را هم مثل او ببینند. دربرابر نسلی بالا می آمد که از این همه تحکم، و ارشاد و تذکر و سیاست بشین بپای پادگانی حاکمان جانش به لب آمده بود. جوان ایرانی می خواست سبک زندگی و ذوق شخصی خود را زندگی کند. جوان ایرانی اگر نه در اندیشه اما در عمل دقیقاً شعار کانت پدر روشنگری را زندگی می کرد و می خواست: «شجاع باش و اندیشه خود را بکاربگیر» شعری از هوراس که ترجمه دقیق تر آن این بود: «شجاع باش و خودت زندگی را بچش».

خطا نیست اگر بگویم شعار زن،زندگی و آزادی مبارزه ای فرمالیستی دربرابر سیاست تحکم گونه و یونیفرم کننده حاکمان و خود بزرگ بینانی چون اباذری است. اینجاست که می توان دید چگونه یک دختر چهارده ساله به شم غریزه، زندگی را بهتر از اندیشمندی می‌بیند و درک می کند که مدت‌ها زیر خروار خروار ایدئولوژی امکان بازاندیشی در افکار مخرب خود را نداده است. واقعیت این است که در ایران سیاه زده‌مان مانتوهای جلو باز نقشی به مراتب ارزنده‌تر از نوشته‌های صدها نویسنده و روزنامه‌نگار و محقق و به اصطلاح روشنفکر اصلاح طلب ایفا کرده است.

@IRANSOCIOLOGY