Get Mystery Box with random crypto!

اگر فیلم «هتل رواندا» (۲۰۰۴) را ندیده‌اید، پیشنهاد می‌کنم فرصت | جامعه‌شناسی

اگر فیلم «هتل رواندا» (۲۰۰۴) را ندیده‌اید، پیشنهاد می‌کنم فرصت تماشای آن را از دست ندهید. فیلم روایتگر ساعت‌های پر التهابی از زندگی پُل روسِساباگینا، هتلدار رواندایی است که در جریان فجایع ۱۹۹۴ زمینه‌ی نجات افراد زیادی را فراهم کرد. همچنین بُرش‌های تامل‌برانگیزی از وضعیت جامعه‌ی رواندا در فیلم به تصویر کشیده شده است. جمعیت رواندا در آوریل ۱۹۹۴ بیش از هفت میلیون نفر بود که از سه گروه قومی هوتو ۸۵٪، توتسی ۱۴٪ و توا ۱٪ تشکیل می‌شد. گروه هوتو و توتسی از نظر ظاهری بسیار به‌هم شبیه هستند، با زبان و آداب و رسوم مشابه. در ۷ آوریل سال ۱۹۹۴ و به بهانه‌ی توطئه‌ی ساقط کردن هواپیمای جووینال هابیاریمانا (رئیس جمهوری وقت از قوم هوتو)، نسل‌کشی توتسی‌ها در این کشور آغاز شد و در مدت چهار ماه یک میلیون نفر از جمعیت کشور سلاخی شدند. ارتش، پلیس و شهروندان عادی از قوم هوتو با سلاح گرم و سرد به جان توتسی‌ها (و هوتوهایی که همکاری نمی‌کردند) افتادند. علاوه بر قتل عام بیش از ۱۰ درصد از جمعیت رواندا، در این مدت حدود ۵۰ هزار زن و دختر توتسی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند. ۲۰ هزار جوان روآندایی که اکنون در دهه سوم زندگی خود قرار دارند، فرزندان آن تجاوزِ جنسی گسترده‌اند؛ بسیاری از قربانیان از روی عمد توسط مردان مبتلا به ایدز مورد تجاوز قرار گرفتند و اکنون بسیاری از زنان زنده مانده از نسل‌کشی، مبتلا به ایدز هستند. همه‌ی اینها در پیشِ چشم جهان آن روز و تقریبا در سکوتِ خبری اتفاق افتاد؛ نه تحریمی، نه بیانیه‌ای، نه اجماع بین‌المللی و نه اجتماعِ اعتراضی قابل ملاحظه‌ای در جوامع متمدن و دلسوزِ غربی. در همان مقطع نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و نیروهای بلژیکی در روآندا حضور داشتند ولی اقدامی به‌منظور توقف قتل‌عام صورت نگرفت. فرانسه که از متحدان دولت وقت (از قوم هوتو) بود، نیرویی را برای تشکیل یک منطقه‌ی امن به رواندا فرستاد، اما آنها هم عملا اقدام قابل ملاحظه‌ای در راستای توقف نسل‌کشی نکردند. در همان زمان امریکا و هم‌پیمانان‌ش درگیر جنگ یوگسلاوی بودند که علی‌رغم محدودیت‌های رسانه‌ای در آن دوره، جامعه‌ی متمدن غرب از خواص گرفته تا عوام، توجه ویژه‌ای به آن داشت. البته شورای امنیت سازمان ملل متحد سه ماه پس از آغاز کشتار با صدور قطعنامه‌ای امکان ورودِ نظامیان بین‌المللی را به محوریت ارتش فرانسه در رواندا فراهم کرد. هدف اصلی از این عملیات که به ادعای فرانسه موفقیت‌آمیز هم بود، جلوگیری از ادامه کشتار و به‌ویژه امتناع از انتقام توتسی‌ها از هوتو‌ها و به راه افتادن یک نسل‌کشی متقابل توصیف شد. تحلیل‌های فراوانی در رابطه با ریشه‌ی این فاجعه انجام شده و تقریبا همگی آنها بر مجموعه‌ی مشترکی از عوامل تاکید دارند؛ اقتصاد تک محصولی، فقر گسترده، تبعیض نظام‌مند و عدم اتحاد ملی که همگی تحت تأثیر استعمار و دخالت دولت‌های غربی طی دو قرن تشدید شده بودند. در دوره‌ی استعماری رواندای تحت سلطه‌ی بلژیک، بلژیکی‌ها بیشتر طرفدار اقلیت توتسی بودند تا هوتو؛ این مسأله تمایل افراد اقلیت برای ظلم بر اکثریت را تشدید کرد و میراثی از تنش و نفرت‌ بر جای گذاشت که حتی پیش از استقلال روآندا به اشکال خشونت‌باری فوران کرده بود. انقلاب هوتوها در سال ۱۹۵۹ حدود ۳۳۰ هزار نفر از توتسی‌ها را مجبور به فرار از کشور و اقلیت آنها را  کوچک‌تر از پیش کرد. حکومت «جمهوری» رواندا پس از تشکیل تحت حمایت مستقیم فرانسه بود و این کشور در تمامی ارکان حاکمیتی رواندا حضور تأثیرگذاری داشت. پیشنهاد تماشای «هتل رواندا» را از این رو مطرح کردم تا به زعم خودم بابت امیدواری به بهبود اوضاع با حمایت، تحریک و تجویزهای غرب، و به‌طور کلی بیگانگان هشدار داده باشم. غفلت از این واقعیت که عوامل سرخوردگی‌ها و عقب‌افتادگی‌های فعلی در بطنِ همین جامعه نهفته است، ارزیابی‌ها و حرکات اعتراضی را بی‌ارزش می‌کند. حاکمیت به‌عنوان بخشی از این جامعه (نه اقوامِ مهاجم بیگانه و اشغالگر) که به سهم خودش مسئول ناکارامدی‌های متعدد است، تا زمانی که افراد جامعه درگیر چرخه‌ی خشونت باشند نه تنها قابل اصلاح نیست بلکه هرگونه حذف و جایگزینی آن خطر بروز فجایع بزرگ‌تر اجتماعی را به‌همراه خواهد داشت. دلخوشی به عکس‌های یادگاری رهبران حکومت‌های غربی با نمایندگان اپوزیسیون‌های خارج‌نشین، شوق افراد جامعه بابت تعرض به حقوق دیگران، تشویق و پایکوبی به‌منظور تحریم افراد، شرکت‌ها و نمایندگان ایرانی در عرصه‌های متعدد، فقط و فقط در راستای گسترش بی‌اعتمادی و نفرت در جامعه هستند و از مصادیق بارز دمیدن بر «آتش چرخه‌ی خشونت اجتماعی». تاریخ نشان داده که گسترش چرخه‌ی خشونت و بروز فجایع مترتب بر از آن، کمترین اهمیتی برای منادیان آزادی و دموکراسی در غرب ندارد و آن‌چیزی که آنها برای آن می‌جنگند، صرفا ملغمه‌ای از منافع ملی و سود بنگاه‌های اقتصادی خودشان است.

#ساسان_گلیجانی

@IRANSOCIOLOGY