برههی فراموشی حکومت عباس کاظمی ما از دوران 'فراموشی مردم ' | جامعهشناسی
برههی فراموشی حکومت عباس کاظمی
ما از دوران "فراموشی مردم "در حال عبور به "فراموشی حکومت" هستیم. تاکنون این مردم بودند که در ساختار حکومت جدی گرفته نمیشدند و خواست و دیدگاهایشان مورد بیتوجهی قرار میگرفت. دیدیم که در چند دهه گذشته مردم با حکومت وارد تعامل میشدند پیام خود را به نحوی منتقل میکردند. در آن دوران،انتخابات ابزاری برای فرستادن صدای اعتراض مردم به حکومت بود. اما اکنون در دهه ۱۴۰۰ این مردم هستند که حکومت را با همه دم و دستگاهایش فراموش کردند. نتیجهاش این است که دیگر خواستی از حکومت ندارند. امیدی به تغییر وضع موجود برایشان متصور نیست و انتخابات و گروههای سیاسی(اصلاح طلب،اصولگرا و..) هیچ جایگاهی در بین اکثریت مردم ندارند. سیاست در معنای گذشته غیرممکن شدهاست. در عین غرق شدن در مصیبتها و ناامیدی روزافزون، دولت دیگر برایشان موجودیتی نجاتبخش ندارد. این لحظه را باید لحظه فراموشی حکومت نامید. روشن است که در ایران امروز از صبح تا شام حکومت در کار مداخله در زندگی مردم بدون ارائه کمترین خدمات رفاهی زندگی است. درنتیجه شاید کسی بگوید فراموشی چنین دم و دستگاه مداخلهگری امکان ندارد. از نظر من فراموشی مساوی است با بیتوجهی،گسست کامل،ناامیدی از دم و دستگاه حاکمیتی و در یک کلمه احساس بیگانگی از آن. همان یک جمله درست خانم معصومی که گفت: "این مملکت مال حزباللهیهاست". چندین دهه زمان لازم بود تا این اعتراف آشکار صورت گیرد.