مردم بیشتر اوقات به وعدهای دروغ دل میبندند و در تباهی خود می | جامعهشناسی
مردم بیشتر اوقات به وعدهای دروغ دل میبندند و در تباهی خود میکوشند نیکولو ماکیاوللی
پس از آنکه شهر ویی به تصرّف رُم درآمد، در تودهی مردم شهر رم این اعتقاد پیدا شد که صلاح شهرشان در این است که نصف ساکنانش به ویی مهاجرت کنند و در آنجا سکونت گزینند. دلیلی که میآوردند این بود که ویی خانههای بسیار و کشتزارهای حاصلخیز دارد و مهاجرانی که به آنجا بروند توانگر میشوند، و چون دو شهر به هم نزدیکاند این مهاجرت سبب پیدایش خللی در ادارهی امور شهر رم نمیشود. این نقشه در نظر سناتورها و رمیانِ خردمند بهقدری زیانبار و خطرناک مینمود که وقتی که شور دربارهی آن آغاز شد گفتند مرگ را بر تصویب آن ترجیح میدهند. ولی مردم چنان بر سنا خشمگین شدند که نزدیک بود نبرد و خونریزی شروع شود و تنها شهروندان سالخورده و معتبر توانستند از شورش جلوگیری کنند.
دربارهی این واقعه دو نکته گفتنیست یکی اینکه امید نفع خیالی، مردمان را چنان نابینا میکند که با سماجت در تباهی خود میکوشند و اگر مردی مورداعتماد عموم چشم ایشان را برای دیدن سود و زیان واقعی نگشاید جامعه و کشور را نابود میسازند؛ امّا اگر مردمان برحسب اتّفاق بهسبب پارهای رویدادها یا از آنرو که پیشتر در دام فریب دیگران افتادهاند به هیچکس اعتماد نتوانند کرد بهطور اجتنابناپذیر کشور را به تباهی میکشانند. دانته در نوشتهای که عنوانش «دربارهی مونارشی» است میگوید «بیشتر اوقات مردمان فریاد میزنند زنده باد مرگ ما، مرگ بر زندگی ما.»
این سوءظنّ مردمان سبب میشود که در کشورهای آزاد بسی اوقات اقداماتِ بهراستی سودمند، بهعمل نمیآید و من این نکته را پیشتر هنگام بحث دربارهی جمهوری ونیز بازنمودهام. آنگاه که دشمنان متعدّد از هر سو به شهر حمله کردند، ونیزیان نتوانستند تصمیم بگیرند آنچه را از یک دشمن ستانده بودند به دشمنی دیگر تسلیم کنند و از این طریق دل او را بهدست آورند؛ و نتیجه این شد که دشمنانشان دستبه دست هم دادند و تباهشان کردند...