Get Mystery Box with random crypto!

نشانه های سکولار شدن جامعۀ ایران محمدباقر تاج الدین اگر چه ر | جامعه‌شناسی

نشانه های سکولار شدن جامعۀ ایران
محمدباقر تاج الدین

اگر چه روند سکولار شدن جامعۀ ایران از دهه ها پیش آغاز شده اما واقعیت این است که طی دو دهۀ اخیر شتاب بیش تری گرفته و طی دو سال اخیر به اوج خودش رسیده است به گونه ای که می توان چندین نشانۀ آشکار و قوی برای چنین روندی را بر شمرد. دربارۀ مفاهیم سکولار به معنای عرفی یا این جهانی(secular)، سکولاریسم به معنای عرفی گرایی یا دنیاگرایی(secularism) و سکولاریزاسیون به معنای عرفی سازی جامعه(secularisation) تعاریف و نظریه های گوناگونی توسط اندیشمندان ارائه شده است که پرداختن به تمامی آن ها به هیچ وجه در نوشتۀ کوتاه حاضر نمی گنجد. در تعریفی کوتاه و به نسبت قابل قبول می توان گفت که سکولار شدن روندی است که طی آن جامعه از هویت دینی و زیستن در چارچوب های ارائه شده از سوی متولیان دینی به سمت و سوی هویت غیر دینی یا این جهانی سوق داده شده و معیارها و ملاک های عقلانی و علمی راهنمای نظری و عملی شهروندان می شود. در جامعه ای که سکولار شدن روند غالب پیدا می کند دین و دینداری نیز کم کم رنگ می بازد و شهروندان خود را ملزم به رعایت اصول و معیارهای دینی نمی بینند و در واقع از زیر سقف دین خارج می شوند. گسترش و عمق مدرنیته در ایران و همچنین عملکرد نامطلوب متولیان دین و حکومت دینی را می توان دو دلیل مهم برای سکولار شدن جامعه برشمرد. در نوشتۀ حاضر به برخی از مهم ترین نشانه های سکولار شدن جامعۀ ایران اشاره می شود:
1.عبور از باورها و اعتقادات دینی گوناگون توسط بخش قابل ملاحظه ای از افراد جامعه به ویژه نسل های جدید به گونه ای که یا آن باورها و اعتقادات را به کناری نهاده اند و یا به سختی برخی از آن ها را می پذیرند. این در حالی است که در گذشته بسیاری از ایرانیان به راحتی هر باور و اعتقاد دینی ای که توسط متولیان دینی مطرح می شد را می پذیرفتند. بروز چنین حادثه ای بیش از همه به دلیل گسترش و عمق عقلانیت و دانش های جدید بوده است.
2.بسیاری از شهروندان به ویژه نسل های جدید برای تنظیم امور زندگی خویش هیچ مراجعه ای به احکام و آموزه های دینی نمی کنند و بلکه به علوم و دانش های جدید مراجعه می کنند و از عقلانیت و دانش های دوران مدرن بهره می برند. این در حالی است که برای مثال در 40 یا 50 سال پیش بسیاری از ایرانیان برای تنظیم بخش عمده ای از امور زندگی خویش به احکام و آموزه های دینی مراجعه می کردند، روندی که حالا کاملاً برعکس شده است. این مهم ترین نشانۀ سکولار شدن جامعه و در واقع هستۀ مرکزی آن محسوب می شود یعنی جایگزین کردن عقلانیت و دانش های جدید با آموزه ها و احکام دینی.
3.عبور از اسطوره اندیشی و اسطوره پردازی های دینی نیز یکی دیگر از نشانه های مهم سکولار شدن جامعه است. باز هم در مقام مقایسه می توان گفت نسل های پیشین جامعه اگر تا حد زیادی در چنبرۀ اسطوره اندیشی و اسطوره پردازی های دینی گرفتار بودند این موضوع در مورد نسل های جدید به هیچ وجه صدق نمی کند، چرا که آنان به طور کامل از این روند عبور کرده اند و دیگر هیچ کدام از باورهای اسطوره ای در حوزۀ دین را نمی پذیرند.
4.عدم انجام مناسک دینی مانند به جای آوردن نماز و روزه و یا پرداخت خمس و زکات و یا حاضر شدن در مناسک های جمعی مانند سفر حج و نمازهای جمعه و جماعت توسط بیش تر افراد جامعه. مطابق با آمارهای رسمی و غیر رسمی و همچنین بنابر قرائن و شواهد موجود طی دهه ها و بلکه سال های پیشین با کاهش قابل ملاحظه ای در این حوزه های دینداری نیز روبرو هستیم.
5.خودراهبر شدن نسل های جدید و عبور از دگرراهبری نیز یکی دیگر از نشانه های مهم سکولار شدن جامعه محسوب می شود به گونه ای که این گروه از افراد جامعه مبتنی بر تشخیص خودشان امور فردی و جمعی خود را تنظیم می کنند و هیچ نیازی به راهبری شدن توسط مثلاً روحانیون یا متولیان دینی ندارند.
6.رواج گستردۀ سبک زندگی مدرن در جامعه توسط گروه های مختلف اجتماعی یکی دیگر از نشانه های بارز و آشکار سکولار شدن جامعه است که هر سال و بلکه هر روز چنین روندی عمق و گسترۀ فراوانی می یابد. از پوشش گرفته تا سفرهای گوناگون داخلی و خارجی و تا سبک مصرف در حوزه های گوناگون مانند موسیقی و سینما و فیلم و سایر هنرها همگی نشانه های روشنی از کنار گذاشتن سبک زندگی دینی و رواج و غلبۀ سبک زندگی مدرن در جامعه است. برای مثال سفرهای گستردۀ ایرانیان در نوروز امسال به رغم این که در ماه رمضان قرار داشتیم گواه روشنی است بر این موضوع.


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY