|فرگولی|

2022-12-30 08:41:26 زین توبه که صدبار شکستم، توبه! باز کردن / نظر دهید

2022-12-29 21:32:40 آه که می زند برون از سر و سینه موج خون

من چه کنم که از درون دست تو می کشد کمان باز کردن / نظر دهید

2022-12-29 14:58:49 گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم
و مشتاق‌تر شدم باز کردن / نظر دهید

2022-12-29 05:47:10 Home is where my heart is باز کردن / نظر دهید

2022-12-28 06:36:38
لحظه دیدار نزدیک است
باز من دیوانه، مستم.
باز می لرزد، دلم، دستم.
باز گوئی در جهان دیگری هستم.
های! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ!
های! نپریشی صفای زلفکم را، دست!
و آبرویم را نریزی، دل!
- ای نخورده مست -
لحظه دیدار نزدیک است.. باز کردن / نظر دهید

2022-12-27 06:40:56 کسی شاید باشه شاید
کسی که دستاش قفس نیست باز کردن / نظر دهید

2022-12-26 22:18:31 زخمی اگر بر قلب بنشیند، تو نه می‌توانی زخم را از قلبت وابکنی و نه می‌توانی قلبت را دور بیندازی. زخم تکه‌ای از قلب توست. زخم اگر نباشد، قلبت هم نیست. زخم اگر نخواهی باشد، قلبت را باید بتوانی دور بیندازی. قلبت را چگونه دور می‌اندازی؟ زخم و قلبت یکی هستند… باز کردن / نظر دهید

2022-12-26 21:38:17 “اگر ابلیسی وجود داشته باشه همیشه به‌ خاطر سجده نکردنش به انسان، براش احترام قائل بودم.
بگذریم که اون چیزی که باید بهش سجده می‌کرد انسان بود.” باز کردن / نظر دهید

2022-12-26 00:56:23 باز کردن / نظر دهید