نقدی بر متولیگری نظامیان در تاریخنگاری جنگ پیشتر هم گفتهام | اتاق آینده / شیرعلینیا
نقدی بر متولیگری نظامیان در تاریخنگاری جنگ
پیشتر هم گفتهام که «با معضل مهمی مواجه هستیم و آن انحصار تاریخنگاری جنگ و متولیگری نظامیان در این حوزه است. ببینید! مورخ شئوناتی دارد، بایدها و نبایدهایی را مورد توجه قرار میدهد و روش تحقیق خاص خود را دارد، نظامیان هم بایدها و نبایدها و محدودیتهای خاص خود را دارند و اینها بهراحتی در یک نقطه جمع نمیشوند. لذا تاریخنگاری نظامیان متفاوت است با تاریخنگاریای که مورخ غیرنظامی انجام میدهد.»
و «اساسا زمانی که بحث تاریخ جنگ در ستاد کل نیروهای مسلح مطرح میشود، دوگانهی سپاه و ارتش بسیار پررنگ میشود و سایر ابعاد تحت تأثیر قرار میگیرد و چالشها و پرسشها کانالیزه میشود و نقدها تنها معطوف به این امر شود که کتاب «الف» نقش سپاه را پررنگ کرده یا کتاب «ب» نقش ارتش را پررنگ کرده است. حتی در مواردی کار به رهبری ارجاع میشود؛ یعنی از طریق نهادهای نظامی به دفتر رهبری نامه مینویسند و میگویند در روایت فلان کتاب در حق ارتش جفا شده است.»
و اینکه «منظور من آن نیست که نظامیان اساسا به حوزهی تاریخنگاری وارد نشوند، منظور من متولیگری است. متولیگری بدانجا ختم شده است که حتی گویا صدور مجوز رمان پیرامون دفاع مقدس هم به پژوهشگاه دفاع مقدس واگذار شده است.»
«ببینید! زمانی که مجموعهای خارج از وزارت ارشاد بتواند برای یک کتاب تصمیم بگیرد، طبیعتا دایرهی تاریخنگاران محدود میشود. برای مثال، یک استاد دانشگاه چند سال وقت صرف میکند و کتابی تحلیلی مینویسد، سپس به او میگویند چند بخش از کتابت را تغییر بده یا حذف کن یا بهکلی میگویند اجازهی چاپ به تو نمیدهیم. این امر بهنظرم معلول متولیگری نهاد نظامی در تاریخنگاری است.»
کمتر بیرون از کانال تلگرامم یادداشتی منتشر میکنم؛ امسال پیشنهاد مرکز اسناد انقلاب اسلامی را برای نوشتن یادداشت پذیرفتم. در این یادداشت از آسیبهای متولیگری نظامیان در روایت جنگ نوشتهام.