Get Mystery Box with random crypto!

با دقت خوانده شود جنگل مرده وجدان فردی، طبیعی و بی‌هیچ میانج | اتاق آینده / شیرعلی‌نیا

با دقت خوانده شود
جنگل مرده

وجدان فردی، طبیعی و بی‌هیچ میانجی عمل می‌کند: صورت خون‌آلود کودکی وحشت‌زده آن را به غلیان می‌آورد. اما وجدان جمعی اینهمه طبیعی نیست. عقاید، منافع و علائق جمعی، کلیشه‌های ذهنی و سوگیری‌های سیاسی و اجتماعی وساطت می‌کنند. گاهی یک حادثه کوچک وجدان جمعی را به آتش می‌کشد گاه تلنبار اجساد خونین مردمان بی‌گناه و خانه‌های ویران شده هم در دم سرد آن اثر نمی‌گذارد.
وجدان فردی هم گاه ساییده می‌شود. تحت فشار سوگیری وجدان جمعی به سرعت از تصویر یک دختر بچه بی‌گناه چشم می‌پوشیم مبادا چنگی به دلمان بیاندازد.
حال و روز مردم ما در این روزها، از همین ضایعه خبر می‌دهد. فیلم و تصویرهای جنگ اسرائیل و غزه حیرت‌انگیزند. اما وجدان جمعی مردم ما کمتر از بسیاری نقاط دیگر جهان، متاثر می‌شود. انگار مسابقه فوتبال است. کسانی طرفدار این تیم کسانی طرفدار تیم مقابلند. گل بازی تلفات و ویرانی‌های میدان جنگ است. این وضعیت خطرناک است. چه کسی می‌داند شاید در آینده نزدیک نظیر این بازی‌ها در درون هم ظهور کند. آنگاه وجدان جمعی در کار نخواهد بود تا مانع از آشوب جنگ و خشونت و ویرانی شود.
وجدان جمعی ما بیمار است. عامل اصلی به حاشیه رانده شدن مردم در عرصه عمل سیاسی است. هنگامی که مردم اثرگذار عرصه سیاست‌اند، با تن و روح خود دست به گریبان امور عمومی می‌شوند. بازیگرند و در عرصه گرم بازی، می‌توانند از هستی فردی خود حراست کنند و تماماً تسلیم فشار وجدان بیمار جمعی نباشند. اما وقتی بازیگر نیستند، تماشاگرند. تماشاگرانی تحقیر شده با سینه‌هایی پر از حرف‌های نگفته و کینه ورز. به مصرف کنندگان صرف تبلیغات تبدیل می‌شوند. در مصرف تبلیغات هم منفعل نیستند. سخن و تصویر و تفسیری را می‌پذیرند که با مقاصد و اغراض‌شان انطباق داشته باشد. به تدریج وجدان‌های فردی‌شان را در آتش وجدان بیمار جمعی پرتاب می‌کنند. هیچ کس برای یک کودک تکه تکه شده اشگ نمی‌ریزد. شاید برای قساوت قاتل هورای پیروزی هم بکشد.
بیش از ماجرای غزه نیازمند تماشای خود هستیم. سرمایه گرانی میان ما آب شده و از دست رفته است. ما بی وجود یک وجدان جمعی سالم و انسانی، مثل درختان خشک یک جنگل مرده‌ایم. یک جرقه نابهنگام می‌تواند بنیادمان را بر باد دهد.


(دوستان عزیزم در این کانال کمتر نوشته‌ای از دیگران منتشر کرده‌ام اما به نظرم این نوشته از دکتر محمدجواد غلامرضاکاشی به قدری مهم است که ناگزیر این رویه را این بار تغییر دادم.)
@javadkashi