2023-08-16 12:26:55
چرا تهدید؟
حکمت تولد من در بهمن ۱۳۵۷ چیست؟
«انتشار کتاب بدون مجوز در هر شکل و بستری رفتاری غیرقانونی و غیرمتعهدانه است. با قانونشکنی برخورد خواهد شد.»
این سخن یکی از مقامات فرهنگی کشور در این روزهاست. دوستان زیادی برایم فرستادهاند و میگویند مقصود او انتشار فایل «نکتههای تاریخی» است.
با فرض اینکه منظور همین فایل است، نکاتی مینویسم؛
یک.
هجدهم شهریور ۴۳، آیتالله خمینی در مسجد اعظم قم خطاب به حکومت شاه گفت:
«از این رادیو... دو سه ساعتش را هم دست ما بدهید اما آزادمان بگذارید، نه اینکه برنامهاش هم خودتان بنویسید... من به شما قول میدهم که نه با سلطنت شما مخالفت داشته باشد... فقط اگر وزارت فرهنگ و دستگاههای فرستنده یک مقداری دست ما باشد ما مردم را آشنا میکنیم؛ دنیا را آشنا میکنیم به احکام اسلام و اسلاممان.»
این همان سخنرانی است که امام در آن گفت: «وزارت اوقاف از ما باشد... یک نفر هم وزیر اوقافش بکنیم... آنوقت ببینید که اینطوری که الان دارد لوطیخور میشود، نخواهد شد... دست ما بدهید تا ببینید چه خواهد شد» (صحیفه امام، ج1، ص391و392)
دو.
من از شما نه یک ساعت از رادیو و تلویزیون میخواهم، نه سهمی از اوقاف و وزارت.
اصلا کاری ندارم که چه چیزهایی لوطیخور میشود.
هیچ سهمی از بودجههایی که با نام دفاع مقدس خرج میشود هم نمیخواهم.
از شش سال پیش در این کانال یادداشتهایی نوشتهام. خواستم مجموعهی یادداشتها را کتاب کنم، زورشان رسید و نگذاشتند.
یک سال صبر کردم و مذاکره؛ نتیجه نداد.
حالا فایل آن یادداشتها را همینجا که قبلا منتشر شدهاند، منتشر کردم.
این تهدید دارد؟
سه.
این روزها گاهی به این فکر میکنم که
حکمتش چه بوده که باید در بهمن ۱۳۵۷ به دنیا میآمدم؟
چشم به دنیا باز کردم، انقلاب شده بود.
چند سال قبل، پس از چهار دهه، که همه چیز دست انقلابیها بود و تلاش کرده بودند دنیا را آن طوری ببینیم که آنها میبینند، یک مقام ارشد نظامی، روبرویم نشسته بود و میگفت بناست جلوی انتشار کتابهایم دربارهی جنگ گرفته شود. گمان کردم یکی از همین تهدیدهای فلهای است.
در آن دیدار علاوه بر تهدید، تطمیع هم بود و من به آن سردار گفتم که معتقدم، رزق و روزی دست خداست و احتیاجی به پروژههای اینچنینی ندارم.
چهار.
شما را به خدا کمی فکر کنید؛
محروم کردن یک نویسنده از طبیعیترین حقش چه افتخاری دارد؟
امروز شاید قدرت زور گفتن داشته باشید اما این زورگوییها در تاریخ روسفیدی نمیآورد.
پنج.
چهار دهه است هر طور خواستهاید روایت کردهاید و ما گوش دادهایم؛ حالا لطفا کمی هم شما گوش بدهید. این روایت حاصل دقت در روایتهای خود شماهاست.
شش.
معاون محترم وزیر ارشاد، در جلسهای که به دعوت ایشان رفتم، به من گفت که نظر کدام نهاد مبنای ممنوعیت انتشار کتاب «نکتههای تاریخی» بوده است و در پاسخ سوال من گفت، میتوانم نظر ایشان را نقل کنم.
خواستهی من از ایشان این بود که نظر آن نهاد مسلح را به من اعلام کنند تا اشکالات کتاب را بدانم. معاون محترم گفتند که این کار در اختیار آن نهاد است. با وجود پیگیری ایشان، تا امروز هیچ دلیلی برای توقیف کتاب من اعلام نشده و حتی نمیدانم، اشکال نوشتههایم از نظر دوستان مسلح چیست.
جعفر شیرعلی نیا
تابستان ۱۴۰۲
https://t.me/jafarshiralinia
29.2K views09:26