لحظاتی از غوغای دنیای روزانه فاصله بگیر و "شخصیت" و "من" را که از بیرون میآید فراموش کن.
ذهن را از تمام چیزهایی که آن را کاملاً مشغول میدارد خالی کن.
هرچه که به ذهنت میرسد،
خوب بدان که تو آن نیستی و آن را به دور بینداز.
همه چیز را بینداز؛ نامت، کشورت، خانوادهات، حساب بانکیات، مدارک تحصیلیات...
همهی چیزهای بیرونی را بینداز...
بگذار تمام اینها از حافظهات برود،
و همچون برگ سپید کاغذ باش.
همین راه، راهی به سوی تنها بودن درونی ما است.
از این راه است که سلوک واقعی نهایتاً رخ خواهد داد.
وقتی که ذهنت تمام چسبندگیها را رها کرد
و تمام موانع را شکست،
تنها آن وقت است که آنچه در تو باقی میماند،
وجود واقعی توست.
آن سکوت، آن زیبایی و آن حقیقت که تو را در برمیگیرد، به تو قدرت میبخشد تا همزمان در دو سطح زندگی کنی؛
آنگاه در دنیا هستی،
با این حال از دنیا نیستی.
همانند گل نیلوفر آبی در آب هستی،
با این حال آب تو را لمس نمیکند.
@jahaanedaroon