Get Mystery Box with random crypto!

بار خدايا! من اين حسين را با مؤمنين ِنيكوكار، به تو مى‏سپارم | جامِعُ اَحادیثِ الشّیعَة

بار خدايا! من اين حسين را با مؤمنين ِنيكوكار، به تو مى‏سپارم

وحدثني بكر بن حماد قال حدثنا زهير بن عباد الرواسي قال حدثنا أبو عمر الصنعاني عن حرام بن عثمان قال أتي برأس الحسين بن علي بن أبي طالب فألقي بين يدي يزيد بن معاوية بن أبي سفيان فجعل يضرب وجهه بقضيب ويدخله في فمه وعينيه فقال زيد بن أرقم إرفع قضيبك عن مكانه فقال يزيد ولم قال إني رأيت فم رسول الله صلی الله علیه وسلم مكانه فقال يزيد إنك شيخ قد خرفت فاقتحم زيد عن السرير وكان جالسا عليه مع يزيد فقال العجب من هذا فأشهد لقد رأيت النبي صلی الله علیه وسلم يجلسه على فخذه اليسرى واضعا يده على رأسه وهو يقول اللهم إني استودعكه وصالح المؤمنين فكيف حفظت وديعة رسول الله صلی الله علیه وسلم قال حرام بن عثمان حدثت بهذا الحديث بالعراق فلما قدمت المدينة حدثني سعيد بن معاذ وغيره أنهم حضروا ذلك حين قاله زيد بن أرقم ليزيد

حرام بن عثمان روایت میکند : سر [امام] حسین بن علی بن ابیطالب [صلوات اللَّه علیهما] را آورده و جلوی دستان یزید بن معاویه انداختند . پس او با چوبدستی بر صورت [امام] حسین [صلوات الله علیه] میزند و آن چوب را داخل دهان وچشمان او میکرد. زید بن ارقم گفت : آن چوب را بکش . یزید گفت : چرا ؟زید گفت : من دیدم که رسول الله صلی الله علیه وآله دهانش را بر آن صورت مینهاد.
یزید گفت : تو پیرمردی خرفت شده ای و در حالی که زید در کنار یزید بود ، ناگهان زید را از جایش انداخت پایین . زید گفت : تعجب میکنم از او ! من شاهد بودم که رسول الله صلی الله علیه وآله ، [حضرت] حسین [صلوات اللَّه علیه] را بر روی پای چپش مینهاد در حالی که با دست بر روی سرش میکشید و می‌فرمودند : بار خدايا! من اين حسين را با مؤمنين نيكوكار بتو مى‏سپارم. پس اين چگونه عملى است كه شما با امانت پيامبر خدا انجام ميدهيد!؟ حرام بن عثمان (راوی روایت ) گفت : من این روایت را در عراق بیان کردم و وقتی به مدینه رسیدم ، سعید بن معاذ و دیگران بیان کردند که زمانی که این سخن را زید به یزید گفته در آنجا حاضر بوده اند.

المحن ، ج 1 ص 158 - 159 ، اسم المؤلف: أبو العرب محمد بن أحمد بن تميم بن تمام التميمي

@jame_ahadis_shia