جان‌ها چه بی‌ارزش می‌شوند! رحیم قمیشی خبر آمد در دو سه رو | جامعه مدنی
جان‌ها چه بی‌ارزش می‌شوند!
رحیم قمیشی
خبر آمد در دو سه روز تعطیلی عید فطر، ۱۲۰ نفر در تصادفات جاده‌ای کشته شدند. کسی پرسید کدام ماشین‌هایشان اِیربَگ هم داشته؟ کدام ماشین‌ها استاندارد رانندگی جاده ای را داشته؟ کسی پرسید چند تایشان کودک بودند، چند تا دختر؟ کسی پرسید چند تایشان می‌شد کشته نشوند! نه.
خبر آمد گردشگرانی در کرمان با تدکر حجاب روبرو می‌شوند، وقتی معترض می‌شوند درگیری با آمران به معروف شروع می‌شود، و یکی از گردشگران خانم با ۵۹ سال سن کشته می‌شود! به همین آسانی... کسی پرسید آن امام جمعه‌ای که گفته بود اگر حکومت کاری نکند، امت حزب‌الله خودشان اقدام می‌کنند، الان کجاست؟ کسی پرسید ضارب آمر بمعروف چطور دلش آمد جان کسی را بگیرد! تنها برای حجاب! نه.
دیشب خبر آمد دکتر علیرضا بهشتی شیرازی را گرفتند، دستبند زدند و بردند زندان. او در همایشی برای نجات ایران سخنانی گفته بود. چه جرم سنگینی! سخن!! کسی پرسید او مدیر انتشارات روزنه بوده، یکی از بهترین انتشارات‌های ایران. کسی پرسید او تمام وقتش در خدمت فرهنگ و دانش در ایران بوده. نه.
اعلام کرده‌اند بزودی افراد دیگری را هم می‌گیرند، دکتر علیرضا حسینی بهشتی، دکتر بهزادیان‌نژاد، اساتید دانشگاه تربیت مدرس. آنها هم سخنانی گفته بوده‌اند! جرمشان سنگین است، سخن گفته‌اند!! کسی پرسید چرا اینهمه وقیح شده‌اید... زندانیان مظلوم و بیگناه را آزاد نمی‌کنید، دست کثیفتان را بر جوانان و اندیشمندان می‌گشایید، دستبند برای آنها می‌برید؟ نه.
کسی پرسید جان برای شما ارزشی هم دارد؟ انسانیت برایتان ذره‌ای باقی مانده؟ خجالت هم نمی‌کشید. ماشین‌های بی‌کیفیت. دستوراتی برای درگیر شدن مردم با مردم! مرگ انسان‌ها دستگیر شدن پاک‌ها و بی‌خیالی شما...
در مکتب کدام حقیرانی شما تحصیل کرده‌اید؟ که نگفتند به شما؛ جان چقدر ارزشمند است!
افتخار می‌کنید شرایط حصر را سخت‌تر کرده‌اید. افتخار می‌کنید مطالبات مردم را سرکوب کردید! افتخار می‌کنید همه معترضین را خفه کردید. قبرستان‌ها آباد شدند؟ هر که سخنی گفت دستگیرش کردید؟ انتشارات‌ها را بستید. استادها را ترساندید؟ خجالت نکشیدید از شهدا؟! کدام شهدا تصور می‌کردند با رفتن‌شان چنین شود؟
بیایید همه را بگیرید. هر کس نوشت، هر کس یک کلمه به‌حق گفت. خجالت هم نکشید! بگویید شما نمایندگان خدا هستید! خدایی که گفته بودید مهربان است... بگویید هر چه بی‌سواد و خنگ هستند دور خودتان جمع کرده‌اید! برایتان مهم نیست چقدر آدم می‌میرد. چقدر جان از بین می‌رود!
بگویید جان برای شما هیچ ارزشی ندارد بگویید مکتب شما مکتب هراس و وحشت است مکتب رعب و وحشت است مکتب مرگ است
تا ما هم بگوییم ما پیرو مکتب زندگی هستیم مکتب نترسیدن بیایید ما را هم بگیرید... زندان‌هایتان چقدر جا دارد؟ به اندازه همه سخن سرایان!؟ به اندازه همۀ انسان‌های باشرف؟ نه بخدا چشم باز می‌کنید می‌بینید در حال پس دادن جوابید به اینهمه ظلم و جنایت‌تان...
