ساخالین گل ، تحقییر برای سه دهه یکی از تحقییر امیز ترین شکست | جنگ نیوز
ساخالین گل ، تحقییر برای سه دهه
یکی از تحقییر امیز ترین شکست های نظامی تاریخ مربوط به نتیجه جنگ ساخالین گل و شکست روسیه از ژاپن، اندکی پیش از جنگ جهانی اول جهانی است که تاثییر بسیار زیادی در تعیین کشورهای عضو پیمان نظامی اتفاق مثلث در جنگ اول جهانی هم داشت
در این جنگ که بر سر رقابت دو قدرت روسیه که از قدرتهای سنتی و درجه اول جهان بود و تلاش داشت پس از یک دوره افت توان نظامی خود از حیثیت جهانی خود دفاع و قدرت خود را تثبیت کند با ژاپن که قدرت نوظهور جهانی بود و تلاش داشت قدرت خود بنمایش گذارد و جایگاهی برای خود دست و پا کند بر سر نفوذ و تصاحب چین و رقابتی شدید در این ضمینه درگرفت
اختلاف دو کشور زمانی به اوج رسید که روسیه پس از کسب حمایت فرانسه بدون در جریان گذاشتن بریتانیا و کسب موافقت این کشور دست به گسترش نفوذ و سلطه خود در جنوب شرقی آسیا با تحمیل قراردادی استعماری به چین و ایجاد پادگانی بزرگ و قدرتمند در خاک چین زد تا فرجام دشمنی با روباه پیر را بدترین وجه ممکن بپردازد
زیرا ژاپن از این مساله استفاده و دست به عقد قراردادی با بریتانیا زد که دست روسیه را برای استفاده از قدرت متحد ابرقدرت خود فرانسه بست زیرا بر اساس این قرارداد که تا ۲۰ سال بین دو کشور تمدید میشد ، انگلستان متعهد شد در جنگ و اختلاف بین دو کشور بی طرف بماند ولی اگر قدرت دیگری مداخله کرد بنفع ژاپن وارد جنگ خواهد شد همین قرارداد سبب شد که هز کشوری که بنفع روسیه مداخله میکرد عملا اعلان جنگ به انگلستان داده بود و ژاپن نهایت استفاده را برد و با خیال راحت روی روسیه تمرکز کرد
بر اساس قرارداد روسیه با چین که یک قرارداد یکطرفه و استعمارگرانه به حساب می امد که چین از ترس حمله ژاپن و جهت دریافت حمایت روسیه در صورت شروع جنگ از روی اجبار و ناچاری امضا کرد بندر پورت آرتور و بخشی از دماغه سوق الجیشی و استراتژیک لیائونینگ را به روسیه اجاره داد، و روسیه با سواستفاده از ضعف دولت مرکزی چین عملا اقدام به ایجاد ضمینه مساعد برای اشغال کامل این مناطق از چین و الحاق دائمی ان به خاک خود کرد و در قدم اول دست به ایجاد یکی از بزرگترین پایگاههای نظامی آنزمان در جهان در بندر پورت آرتور زد که پادگانی با تعداد 50000 نیروی نظامی و یک پایگاه دریایی که با استقرار یک ناوگان قدرتمند و مجهز روسی عملا به دست بلند روسیه در شرق و جنوب شرقی آسیا تبدیل شده بود و متشکل از تعدادی نبرد ناو و رزم ناو زره پوش بهمراه تعدادی ناو سبک تندرو در کنار نیروی زمینی پنجاه هزار نفری روسی و برخلاف عرف بین المللی تشکیل شده بود که سبب شد تنش ژاپن و روسیه به بالاترین درجه برسد و دو کشور در آستانه یک رویارویی نظامی قرار گرفته و دست به یارکشی بزنند
در اواخر سال 1903 اطلاعاتی بدست امپراطوری ژاپن رسید ( بسیاری از مورخان منبع این اطلاعات را بریتانیا میدانند که با یک تیر چند نشان را زد) بر اساس مدارک و اطلاعات روسیه در حال ایجاد مقدمات حمله به ژاپن با انتقال ناوگان عظیم بالتیک خود که متشکل از نزدیک به صد شناور میشد به منطقه و انتقال نظامیان زمینی خود ازغرب و مرز عثمانی که در اوج دوره ضعف خود قرار داشت به شرق انجام میگرفت
بر این اساس ژاپن برای هر تصمیمی تنها 4ماه فرصت داشت زیرا مدت زمانی بود که ناوگان روسیه برای انتقال به پایگاه ولادی وستوک زمان نیاز داشت و در نهایت با نظر دریا سالار هی هاچیرو توگو که یک استراتژیست بزرگ نظامی و از فرماندهان رده بالا و اصلی ژاپن بود و در جنگ کره لیاقت و کاردانی خود را به نمایش گذاشته بود و یک حمله سریع و برق آسای غافلگیرانه را پیشنهاد کرد پذیرفته و خود وی به فرماندهی عملیات گماشته شد وی طی حمله ای غافلگیرانه ابتدا ناوگان روسیه را متلاشی کرد و پس از ان ناوگان ژاپن با خیال راحت همزمان با تخلیه نیرو دست به گلوله باران سنگین پادگان روسیه زدندبا این وجود در یک اقدام شگفت آور و بر خلاف پیش بینی ها سربازان روسی دست به یک مقاومت شدید و جانانه زدند و تا مدتی طولانی با وجود آتش سنگین و خرد کننده زمینی و دریایی دشمن و برتری کامل ژاپن مواضع خود را نگه داشته و اجازه ورود ژاپنی ها به شهر را ندادند ولی پس از گذشت هفته ها و عدم اعزام نیروی پشتیبانی و کمک موثر از روسیه فرمانده پادگان روسی در حالی که دو سوم نیروهای خود را از دست داده بود برای حفظ جان باقیمانده نیروهای خود با تسلیم بی قید و شرط در مقابل تظمین سلامت و جان نیروهای تحت فرمانش موافقت کرد
همین مساله بعدها باعث شورش داخلی و انقراض سلسله تزاری شد روسها اعتقاد داشتند در این مدت طولانی اگر نیروی کمکی به موقع اعرام میشد پادگانی بزرگ و مواضع راهبردی و برتر روس ها به دست ژاپنی ها نمی افتاد
