2020-01-06 15:03:34
در جنگ جهانی دوم سربازی نامه ای با این محتوا برای فرمانده خود فرستاد : جناب فرمانده اسلحه ام را زیر خاک پنهان کردم ، دیگر نمیخواهم بجنگم ، و این تصمیم به خواطر ترس از مرگ یا حتی عشق به همسر و فرزندانم نیست ... !
در حقیقت ، بعد از آن که یه سرباز دشمن را کشتم ، درون جیب هایش را گشتم و چیز عجیبی پیدا کردم . روی کاغذی آغشته به خون نوشته بود : پدر از روزی که تنهایم گذاشتی هر صبح تا غروب جلوی در منتظر تو ام ....
پدر جان ، به خدا قسم اگر اینکار برگردی تورا محکم در آغوش میگیرم و نخواهم گذاشت باری دیگر به جنگ برگردی ....
من این کودک را در انتظاری بیهوده قرار دادم ، او چند غروب دیگر را صبر خواهد کرد ؟ لعنت به جنگ که کودکی را از آغوش مهر پدر بی بهره میکند ...
#جدی
@jazebeehh
28 views12:03