2022-01-17 21:43:10
#عاشقان_جهاد
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
إنَّ الْمُؤْمِنَ أَشَدُّ مِنْ زُبُرِ الْحَدِیدِ إنَّ زُبُرَ الْحَدِیدِ إذأُ دْخِلَ النّارَ تَغَیرَوإنَّ الْمُؤْمِنَ لَوْقُتِل ثُمَّ نُشِرَثُمَّ قُتِلَ لَمْ یتَغَیرْقَلْبُهُ
افراد با ایمان از قطعات آهن محکمتراند؛ چه اینکه آهن هنگامیکه وارد آتش شود، تغییر میکند؛ اما مومنان اگر کشته شوند و سپس زنده شوند و باز کشته شوند، تغییری در روحیهی آنها پیدا نمیشود
سفينةالبحار، جلد 1، صفحهی 37
محکمتر از آهن
کرج ـ کارخانه الحدید ـ هفتهی آخر دیماه 1365
پایان مأموریت ششماههی رزمندگان داوطلب که در رشتهی فنی و ابزارسازی مهارت دارند و برای تولید مهمات به الحدید آمدهاند، اعلام شده است.
هاشم هم یکی از آنهاست. با اینکه ایام امتحانات آخر ترم است، تردید دارد به تبریز برگردد. فکر اعزام به جبهه از تهران لحظهای رهایش نمیکند.
تبریز ـ کلاس درس دانشکده فنی ـ ساعت 9 صبح 27 دیماه 1365
چهرهی هاشم کاملا آرام است. لبخندی به چهره دارد و گویا نگرانی و افسوساش برای اعزام تا حدودی رفع شده؛ دوستش آخر کلاس میگوید «شش ماه قبل که از من خواستی وسایل و نامهی خداحافظیات را به پدر و مادرت در رشت برسانم، تمام وجودم را اضطراب گرفته بود که عکسالعملشان چه خواهد بود، اما واقعا از برخورد توأم با آرامش آن دو عزیز تعجب کردم.»
هاشم سرش را به زیر میاندازد و میگوید «شرمندهام رفیق؛ بعد بلافاصله ادامه میدهد، با استاد قرار امشب را گذاشتیم؛ انشاا... همهی بچهها رأس ساعت در کارگاه حاضرند.»
تبریز ـ کارگاه مهماتسازی جهاددانشگاهی آذربایجانشرقی ـ ساعت 8 شب 27 دیماه 1365
یک بزم عاشقانه؛ گویی فضا پر است از توکل به خدا و همت و عشق به جهاد و جوانانی گمنام اما شهره به ایمان و وطندوستی؛ آنهم در ملکوت آسمانها. همه بهشدت مشغول کارند؛ کسی خسته نیست؛ نه از کلاسهای امروز صبح و نه از فعالیتهای شبانهی ساخت تجهیزات و مهمات نظامی. عقربههای ساعت از عزم این جوانان شرمنده شدهاند.
ساعت 11 شب 27 دیماه 1365
نیم ساعت از حملهی هوایی جنگندهی عراقی گذشته است. با چهار بمب به کارگاه جهاددانشگاهی حمله کرده و یک بمب بر خلاف سه بمب دیگر که در محوطهی باز فرود آمد به کارگاه خورده است.
غوغایی برپاست؛ مردم شک ندارند که گرای کارگاه را منافقان به عراقیها دادهاند. پیکرهای شهدا یکییکی از زیر آوار و آهن خارج میشود. تخمین میزنند حداقل 20 تن از اعضای جهاددانشگاهی شهید شده باشند. آمبولانسها آمدهاند؛ هاشم زنده است، اما بهشدت زخمی شده؛ او را سریع به بیمارستان میرسانند.
بیمارستان سینا ـ چند ساعت پس از حمله هوایی
مادر هاشم خودش را به بیمارستان رسانده و از دکتر میخواهد وضعیت پسرش را توضیح دهد. دکتر طفره میرود، اما مادر اصرار میکند و تاکید میکند که کاملا برایش شرح دهد. دکتر به مادر میگوید «ما چندساعتی است که داریم تلاش میکنیم تا هاشم زنده بماند»؛ بعد آرامتر از جملات قبلی میگوید: «مادر؛ ترکشها با آتش وارد بدن هاشم شدهاند.»
بیمارستان امام خمینی ـ صبح چند روز بعد
هاشم که دیروز از بیمارستان سینا به بیمارستان امام خمینی منتقل شده است؛ درحالیکه بهسختی و کمرمق سخن میگوید، پس از ادای شهادتین و گفتوگو با مادر عزیزش به درجهی رفیع شهادت نایل آمد.
شهید هاشم اخترشمار، متولد 1/11/1344 در شهر رشت و دانشجوی ابزارسازی در دانشکده فنی تبریز، یکی از 22 تن از جهادگران شهید جهاددانشگاهی است که در این حملهی ناجوانمردانه به شهادت رسیدند. آنها بهحق پیشگامان خودکفایی دفاعی دانشبنیان محسوب میشوند.
شورای معاونان جهاددانشگاهی در سال 1396، نامگذاری 27 دیماه را بهعنوان روز شهدای جهاددانشگاهی تصویب کرد.
نثار روح طیبهی شهدا بهویژه شهدای والامقام جهاددانشگاهی صلوات
یاد و نامشان گرامی و راهشان پر رهرو باد
#چهلمین_سالگرد_تشکیل_جهاددانشگاهی
#جای_شهدا_خالی
اداره کل روابط عمومی جهاددانشگاهی
@acecr1359
169 views18:43