پرسش اساسی: آیا میتوان از رهبری، برای اصلاح وضع موجود، انتظا | کفشهای آهنی
پرسش اساسی: آیا میتوان از رهبری، برای اصلاح وضع موجود، انتظار ورود مستقیم داشت؟
این روزها دیگر بر کسی پوشیده نیست که بیش از چند دهه است که یک فساد سیستماتیک، بر منابع عمومی مسلط شده و روز به روز بزرگتر و قدرتمندتر میشود.
و گمان دیگر اینکه، حتی امکان دارد این فساد سیستماتیک در قالب اقتصاد دولتی و قیمتگذاری دستوری، توسط قدرتهای خارجی برای مهار ایران و عقبمانده نگاه داشتن آن از لحاظ صنعتی و نظامی، دیکته شده باشد.
حال پرسش این است که آیا باید از رهبری برای تغییر این وضعیت، انتظار ورود مستقیم داشت؟
@kafshhaye_aahani با توجه به ساختار مطلوبی که قبلا از یک نظام سیاسی با قدرتمطلق در رأس، تصویر شد «اینجا»، کارکرد راس قدرت (پادشاه یا رهبر) باید انحصار قدرت و خلع قدرت از دیگران باشد و حتیالمقدور خودش هم از این قدرت [بخصوص در امور اجرایی] استفاده نکند مگر برای مقابله با قدرت خارجی و قدرتطلبان داخلی.
پس طبق قاعده، رهبری نمیبایست برای برخورد با فساد داخلی مستقیما وارد امور اجرایی شود (مگر اینکه این فساد، هم سیستماتیک و هم در مسیر قدرتطلبی قرار داشته باشد.) و اصلاح این ساختار فاسد بر عهده دولت و مجلس در تعامل با مردم است؛
منتها مشکل اینجاست که رهبری قبلا در مواردی رأسا در امور اجرایی اظهارنظر و حتی اعمالنظر کرده و اتفاقا همین به پاشنه آشیل جایگاه رهبری و به ابزاری در اختیار بانیان وضع موجود تبدیل شده است؛
جلسات ایشان با تولیدکنندگان و توصیههای اقتصادی شاید در حد تشریفات بوده اما کلمه به کلمه آن، دستمایه توجیه و تثبیت یکسری سیاستهای غلط قرار گرفته است. پس میتوان انتظار داشت رأسا برای اصلاح رویه اقدام کنند.
مورد دیگر اینکه، در بعضی مناسبات فاسد، رد قدرتهای خارجی برای تضعیف صنعت و اقتصاد کشور دیده میشود. در صورتی که چنین چیزی واقعیت داشته باشد، تنها مرجع برخورد با قدرت خارجی، جایگاه رهبری به عنوان قدرت مطلق داخلی است.
پس از نظر حقوق شهروندی، از جایگاه رهبری انتظار میرود از حقوق مردم در برابر قدرتطلبان داخلی و قدرتهای خارجی پدافند کند و برای اصلاح رویههای گذشته، دستورالعملها و ضربالعجلهای جدی تدوین و تعیین کنند.