Get Mystery Box with random crypto!

کفش‌های آهنی

لوگوی کانال تلگرام kafshhaye_aahani — کفش‌های آهنی ک
لوگوی کانال تلگرام kafshhaye_aahani — کفش‌های آهنی
آدرس کانال: @kafshhaye_aahani
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 1.69K
توضیحات از کانال

"كفش‌هاي آهني" استعاره از پايداري و صبر

Ratings & Reviews

1.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

2


آخرین پیام ها 42

2021-06-08 10:11:16 اسفنج ضد تورمی مسکن مهر با حجمی به اندازه نصف بورس تهران

@kafshhaye_aahani
اگر تعداد واحدهای مسکونی تکمیل شده مسکن مهر تا سال 92 را 2 میلیون واحد در نظر بگیریم و متوسط هر واحد را 100متر و میانگین قیمت هر متر مربع را 10میلیون تومان در نظر بگیریم، آنگاه ارزش کل بازار مسکن مهر آماده شده تا سال 92، حدود 2هزار همت، معادل تقریبا نصف بورس تهران است.

این یعنی دولت نهم و دهم از محل افزایش پایه پولی به میزان 40همت، توانسته ارزشی به اندازه 2هزار همت خلق کند.

این بدان‌معناست که طی این سال‌ها نقدینگی به اندازه حدود 500همت، جذب بازار مسکن مهر شده طوری که ارزش آن را چند هزار درصد افزایش داده است و این یعنی مسکن مهر همچون یک اسفنج (به اندازه نصف بازار بزرگ و‌ گسترده‌ای همچون بورس تهران) توانسته بخش بزرگی از نقدینگی را جذب کرده و یک سپر مهم ضد تورمی در مقابل بحران افزایش نقدینگی تشکیل بدهد.

@kafshhaye_aahani
313 viewsedited  07:11
باز کردن / نظر دهید
2021-06-08 00:00:31 بر خلاف آنچه که اخیرا در دهان روشنفکران سیاسی می‌چرخد، دولت در ایران نه تنها اختیارات کمی ندارد بلکه چندین برابر دولت در کشورهای دیگر صاحب اختیارات و قدرت تاثیرگذاری در حوزه‌های اجرایی است.

@kafshhaye_aahani
بطور مثال دولت آمریکا را تصور کنید؛ چند درصد بنگاه‌های اقتصادی آمریکا در کنترل دولت آمریکاست؟ در ایران چند درصد در کنترل دولت است؟

در بحث سیاستگذاری اقتصادی، آیا دولت آمریکا می‌تواند برای بانک مرکزی، قوانین‌ مالیاتی و بیمه و درمان، دست به تحولاتی با همان سرعتی که دولت ایران طرح‌هایی همچون سهام عدالت، مسکن مهر یا هدفمندی یارانه‌ها را اجرایی یا متوقف کرد، بزند؟

بنابراین در آن حوزه‌های اقتصادی و اجرایی که برای مردم ایران اهمیت دارد، دولت صاحب بالاترین اختیارات ممکن است و قطعا اگر در سال 76 یا 84 یا 92 نتیجه متفاوتی در انتخابات ریاست جمهوری رقم می‌خورد وضعیت کشور بسیار متفاوت می‌شد.

من فکر می‌کنم حتی در حوزه فرهنگی و سیاست خارجی هم اینکه چه دولتی بر سر کار بیاید بسیار حائز اهمیت است.

آنچه که من از جامعه درک‌ می‌کنم این است که عموم مردم در مورد مسایل امنیتی و نظامی در انحصار رهبری، نارضایتی یا دغدغه خاصی ندارند.
مثلا برای عموم مردم مهم نیست چه کسی رییس سپاه یا وزارت اطلاعات باشد و بالتبع از عملکرد نیروهای امنیتی و‌ نظامی هم نارضایتی گسترده‌ای وجود ندارد، الا نارضایتی‌های القایی شبکه‌های لندنی که خواستار کاهش قدرت نظامی و امنیتی ایران هستند و طوطی‌وار توسط یک قشر معدود تکرار می‌شوند و فاقد عمق و اصالت هستند.

البته اعتراضات عمیق‌تر و اصیل‌تری در این حوزه‌ها وجود دارند که محدود به یک الیت خاص با اهداف سیاسی و حزبی هستند اما‌ عمومیت ندارند.

بیش از 90درصد نارضایتی‌های مردم مربوط به آن حوزه‌های اجرایی در بخش‌های اقتصادی و فرهنگی است که تحت کنترل دولت قرار دارد.

@kafshhaye_aahani
545 viewsedited  21:00
باز کردن / نظر دهید
2021-06-06 20:49:02 بخشی از صحبت‌های اخیر رهبری بسیار مهم است و دقیقا همسو با همان نکته‌ای است که من بارها به آن اشاره و حتی در مورد وقوع آن پیش‌بینی قاطع کردم؛

@kafshhaye_aahani
بخش مهم صحبت‌های اخیر رهبری:

«در مورد مردم‌سالاری که امام انتخابات را مظهر مردم‌سالاری میدانست و همین جور هم هست؛ یعنی امروز مردم‌سالاری و حضور مردم به وسیله‌ی انتخابات امکان‌پذیر است؛ ممکن است یک دورانی در آینده بیاید که انتخابات بی‌معنی بشود، شکلهای دیگری به وجود بیاید برای حضور مردم و اظهار نظر مردم؛ امروز انتخابات است، زمان امام هم انتخابات بود.»

این صحبت‌های رهبری به این معنی است که روش “انتخابات” لزوما بهترین روش برای جاری شدن رای و اراده واقعی مردم نیست.

رهبری همچنین در سال 90 در دیدار با خبرگان رهبری سخنان زیر را در مورد امکان تغییر قانون اساسی بیان کرده بودند:

«نکته‌ی دومی که در این زمینه عرض میکنیم، این است که نظام‌سازی -که گفتیم امام بزرگوار ما بر اساس مبانی فقهی، نظام‌سازی کرد- یک امر دفعی و یکباره نیست؛ معنایش این نیست که ما یک نظامی را بر اساس فقه کشف کردیم و استدلال کردیم و این را گذاشتیم وسط، و این تمام شد؛ نه، اینجوری نیست. نظام‌سازی یک امر جاری است؛ روزبه‌روز بایستی تکمیل شود، تتمیم شود. ممکن است یک جائی اشتباه کرده باشیم اما مهم این است که ما بر اساس این اشتباه، خودمان را تصحیح کنیم، خودمان را اصلاح کنیم؛ این جزو متمم نظام‌سازی است. نه اینکه گذشته را خراب کنیم. اینکه ما میگوئیم نظام‌سازی جریان دارد، معنایش این نیست که هرچه را ساختیم و بنا کردیم، خراب کنیم؛ قانون اساسیمان را خراب کنیم، نظام حکومتی و دولتیمان را ضایع کنیم؛ نه، آنچه را که ساختیم، حفظ کنیم، نواقصش را برطرف کنیم، آن را تکمیل کنیم. این کار، یک کار لازمی است.

من تصورم این است که بُعد مهمی از قید اطلاق که امام منضم کردند به ولایت فقیه - که در قانون اساسىِ اول قید «مطلقه» نبود؛ این را امام اضافه کردند - ناظر به همین است؛ یعنی انعطاف‌پذیری. دستگاه ولایت - که دستگاه عظیم ولایت، یعنی در واقع مجموعه‌ی آن دستگاه‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر که در رأسش رهبری قرار دارد؛ اما مجموعه، یک مجموعه است - باید بتواند به طور دائم خودش را پیش ببرد، متحول کند؛ چون تحول جزو سنتهای زندگی انسان و تاریخ بشری است. ما اگر چنانچه خودمان تحول ایجاد نکنیم و پیش نرویم، تحول بر ما تحمیل خواهد شد. تحول یعنی تکمیل، پیش رفتن به سمت آنچه که درست‌تر است، آنچه که کاملتر است. یعنی آنچه را که ساختیم، ببینیم نقصهایش کجاست، آن را برطرف کنیم؛ ببینیم کجا کم داریم، آن را اضافه کنیم. این جریان بایستی ادامه پیدا کند.»

@kafshhaye_aahani
418 viewsedited  17:49
باز کردن / نظر دهید
2021-06-05 19:18:29 اقدام همتی در خطاب قرار دادن ترکزبانان با زبان ترکی و عدم ترجمه فارسی این صحبت‌ها، در شرایطی که بخشی که بخشی از مردم که پای برنامه بودند زبان ترکی را نمی‌فهمند، کار بسیار خام و زشتی بود هم از لحاظ ادب اجتماعی و هم از لحاظ امنیت ملی.

کاندیدایی که چنین مساله بدیهی را نمی‌فهمد و درک نمی‌کند قطعا سیاستمدار شایسته‌ای نیست.

@kafshhaye_aahani
2.2K viewsedited  16:18
باز کردن / نظر دهید
2021-06-05 13:41:02
امید داشته باشیم برای تایید صلاحیت؟

دکتر احمدی‌نژاد: ان شاءالله، دعا کنید، بله بله. هر روزی هزار بار می چرخه!

پارک شهر تهران ــ ۱۴ خرداد ۱۴۰۰

@dolatebahar
489 views10:41
باز کردن / نظر دهید
2021-06-04 16:10:39 سال 91 در روزنامه شهروند که آن‌موقع با ذی حسابی هلال‌احمر و‌ مدیر مسوولی آقای داوری تاسیس شده بود مشغول شدم، آن هم در شرایطی که چند قرارداد بازسازی ساختمانی گرفته بودم. اما چون روزنامه حامی دولت بود قبول کردم آنجا فعالیت کنم بخاطر علاقه‌ای که به گفتمان آقای احمدی‌نژاد داشتم و در سایت‌های ایشان می‌نوشتم و حتی با نام مستعار در برخی سایت‌های اپوزوسیون.

وقتی نتیجه انتخابات 92 معلوم شد سمت و سوی روزنامه تغییر کرد طوری که آقای حسین‌خان از نیروهای داوری چند بار تلویحی گفت از هاشمی خوب بنویس و تعریف کن!

اما من هرگز قبول نکردم و نهایتا هم با دعوا و درگیری بیرون آمدم در حالی که همه قراردادهای بازسازی‌ام بخاطر تغییر نرخ‌ مصالح و‌ همینطور مشغولیت در روزنامه با شکست مواجه شد و همه پول‌هایم را از دست داده بودم طوری که از پس اجاره دفتر و خانه بر نمی‌آمدم و کار به جایی کشید که در هزینه روزمره‌ام‌ گیر کرده بودم و از نظر روحی و روانی داشتم نابود می‌شدم.

اما با این حال حاضر نشدم با تفکر جدید حاکم بر روزنامه که قرار بود از آن پس حامی دولت روحانی باشد بسازم و به قول یکی از دبیر سرویس‌های آن روزنامه، آینده خودم را در 8سال پیش رو با قلم زدن برای روحانی تضمین کنم.
(این در حالی بود که تمام افراد رسانه‌ای احمدی‌نژادی در رسانه‌های دولتی مثل روزنامه ایران، روزنامه خورشید، سایت شبکه ایران تا روز آخری که دولت روحانی بصورت فله‌ای اخراج‌شان کرد در سر کار ماندند و در حال پوست‌اندازی برای شرایط جدید بودند و این فقط من بودم که با آن شرایط سختی که داشتم حاضر نشدم به قلم زدن برای جریان فاسدی که دولت را تحویل گرفته بود حتی فکر کنم.)

این را می‌گویم برای آن افراد نادانی که تصور می‌کنند من 8 سال اخیر را برای احمدی‌نژاد مطلب نوشتم که به نان و نوایی برسم در حالی که این‌ موقعیت کاملا فراهم بود تا در سال 92 با ماندن در شهروند و نوشتن چند مطلب در این روزنامه دولتی خودم را به تیم جدید بچسبانم اما هرگز حتی یک لحظه به چنین چیزی فکر هم نکردم.

در همان سال‌های پس از 92، در فیسبوک و سایر پاتوق‌های احمدی‌نژادیها، در مورد آقای داوری بارها تذکر دادم که ایشان در حال ترویج خط فکری چپ در بین احمدی‌نژادی‌هاست و این یک سم برای گفتمان عدالتخواهی است و اصلا قابل اعتماد نیست (آن موقع داوری رسما مروج تفکرات کمونیستی بود برخلاف الان که بسیار خوش‌فکرتر شده).

اما همه آنهایی که اکنون به او حمله می‌کنند در آن زمان بدون استثنا همه‌شان صدها خط در مورد داوری مرثیه‌سرایی و ستایش می‌کردند و من را به توهم، متهم.

الان هم که با اطمینان می‌گویم تمام اینهایی که اطراف احمدی‌نژاد، خط تقابل با رهبری را پر رنگ می‌کنند بدون استثنا مامور هستند و پروژه حذف احمدی‌نژاد را دنبال می‌کنند و خواهید دید عاقبت را که تا در حصرش نکنند دست بردار نیستند.

خلاصه اینکه خدا را شکر حتی یک ریال از تیم احمدی‌نژاد به من نرسیده الا اینکه سال 92، به مدت 8ماه دادگاهی‌ام کردند و حتی سعی داشتند اتهام توهین به رهبری را به من بچسبانند که اتفاقا بازپرس همین قوه قضاییه‌ای که اینقدر به آن انتقاد می‌کنند از آنها نپذیرفت.

حقوق ماه آخر روزنامه را هم که ندادند. فقط چند بار شربت و شیرینی در جلسه‌هایی که برای سیاهی لشکر ما را دعوت می‌کردند خوردم که معادل پول آن را در دیدار روز معلم با اقای احمدی‌نژاد بابت کادویی که از طرف جمع تهیه شده بود از ما ستاندند پس اگر طلبکار اینها نباشم بدهکارشان هم نیستم.

الان هم در این روز تعطیل که حال و حوصله‌ای هست سعی کردم حرفهایی را که قبلا وقت نوشتنش نبود را بنویسم بلکه شاید به گوش آقای احمدی‌نژاد برسد و اگر ««اگر»» این مواضعش تحت تاثیر اطلاعات مهندسی شده غلط اطرافیان است کمی تامل کند و اگر هم برنامه دیگری هست که دیگر هیچ!

@kafshhaye_aahani
979 viewsedited  13:10
باز کردن / نظر دهید
2021-06-04 15:14:29 آقای احمدی‌نژاد! اینها را ما بهتر از شما می‌دانیم...

آقای احمدی‌نژاد مدتی است در مورد ظلم رد صلاحیت صحبت کرده و از حق ملت می‌گویند و اینکه حاکمیت نباید بین مردم تبعیض قائل ‌شود و آنها را از هم سوا ‌کند.

می‌خواستم از همینجا به آقای احمدی‌نژاد بگویم، جناب آقای احمدی‌نژاد! اگر شما دو‌ دوره است که برای ریاست‌جمهوری رد صلاحیت شده‌اید، اما ما مردم عادی 40 سال است به خاطر اینکه انقلابی و ولایی و خانواده شهید و ایثارگر نیستیم و ریش نمی‌گذاریم و نماز جمعه نمی‌رویم و در باندهای اصلاح‌طلب و اصولگرا جایی نداریم، در پایین‌ترین ادارات و مراکز دولتی و حاکمیتی رد صلاحیت می‌شویم و البته خدا را شکر که نان ریش و انقلاب و شهادت و دین را نمی‌خوریم. بنابراین آنچه شما چند سال است که متوجه شده‌اید را ما 40 سال است که با دقیقه به دقیقه زندگی‌مان لمس کرده‌ایم.

آقای احمدی‌نژاد! من و امثال من از شما حمایت نکردیم که این حرفها را بزنید زیرا که 40 سال است طیف‌ها و نحله‌های گوناگون سیاسی همین‌ها را در داخل و خارج کشور، کامل‌تر و صریح‌تر از شما می‌گویند اما آب از آب تکان نمی‌خورد و ما هر روز بیشتر در مملکت خودمان مهجور و غریبه و درجه دو می‌شویم.

ما از شما حمایت کردیم و به شما دل بستیم چون شما به عنوان بخشی از حاکمیت امکان تغییراتی به نفع مردم را داشتید همانطور که در 8سال خیلی کارها انجام دادید.

اما حالا شما با این ادعا که تا ساختار تغییر نکند من کاری نمی‌توانم بکنم، آمده‌اید و کنار مردم ایستاده‌اید؟ خیلی هم خوب، دست شما درد نکند اما لطفا بروید آخر صف بعد از رضا پهلوی و‌ مریم رجوی و علی‌رضا نوری‌زاده و مصطفی تاجزاده.

اگر قرار بود ساختار با حرف و شعار تغییر کند که تا حالا ایران بهشت شده بود بخاطر همین ما به عمل شما دل بستیم. شما متمایز بودی باهوش‌تر و پرتلاش‌تر بودی و ما امید به شما داشتیم بلکه با نفوذ به داخل ساختار، اراده مردم را تحمیل کنی و به نیروهای صالح در داخل همین ساختار قوام ببخشی اما متاسفانه در نهایت با نفوذ در اطراف شما و فریب‌های روانی یا تحت تاثیر چند تا ادم نصف و نیمه متوهم، کم کم دارید تبدیل می‌شوید به کپی دست چندم تاج‌زاده و نوری‌زاده.

به هر حال اگر می‌بینید هر حرفی که می‌زنید میلیون‌ها مخاطب دارد بخاطر همان جایگاهی است که در طی 8سال ریاست جمهوری در اختیار داشتید، پس اگر بجای استفاده از این جایگاه، به گفتن حرف‌های قشنگ و دلربایی از افکار عمومی با مواضع تند اکتفا کنید، آنگاه روزی خواهد رسید که روم کلاب‌هاستان به اندازه روم سعید سکویی هم مخاطب نخواهد داشت و فرقی با آدم‌های یک لاقبایی مثل بنده نخواهید داشت.

لطفا بروید و توییت‌ها و پست‌های چند وقت اخیر آدم‌هایی که اطراف‌تان هستند را بخوانید و ببینید عقل‌تان را دست چه اشخاصی داده‌اید.
919 viewsedited  12:14
باز کردن / نظر دهید
2021-06-02 08:56:32 نشانه‌های بازنشستگی خودخواسته آقای احمدی‌نژاد از دنیای سیاست:

1- تلاش برای صلح و برقراری آتش‌بس با دشمنان سیاسی‌اش؛

در این رابطه، ادعاهایی که آقای داوری در مورد تلاش آقای احمدی‌نژاد برای ارتباط‌گیری با افراد شاخص اصلاح‌طلب مثل خاتمی و حسن خمینی و‌ تاجزاده و همینطور دلجویی از محکومین آشوب‌های 88 کرده همگی واقعیت دارند.

شاید در نگاه اول این کار برای بسیاری از ما که رفتار اصلاح‌طلبان و حامیان‌شان در شورش 88 علیه رای مردم را نفرت‌انگیز می‌دانستیم نوعی خیانت به حساب آید و حتی از نظر نظام و رهبری که در آن سال‌ها پشت ایشان ایستادند و از انتخابات در مقابل فشارهای سنگین داخلی و بین‌المللی دفاع کردند نمک‌نشناسی و‌ فرصت‌طلبی تعبیر شود، اما واقعیت این است که این تلاش‌ها هرگز در جهت همپیمانی با آنها نبوده بلکه با هدف برقراری نوعی از آتش‌بس یکطرفه با دشمنان سیاسی و دلجویی از قربانیان برای شروع یک دوران آرام و بدون تنش پیش برده شده است.

2- اصرار و تلاش برای ارائه یک گفتمان گرد و منعطف تا با هیچ جریانی ایجاد تزاحم نکند.

کاربرد چنین گفتمان‌هایی که فاقد هرگونه ارزش عملیاتی هستند و تنها در قالب گنجاندن شعارها و تعاریف و تعابیر زیبا در منشورها و برنامه‌های آرمانی تعریف می‌شوند، دقیقا برای دوران بازنشستگی و انفعال سیاسی طراحی می‌شوند.

وقتی آقای احمدی‌نژاد شمشیر را زمین می‌گذارد و بجای آن یک قندان زیبای شیشه‌ای به دست می‌گیرد اگر معنایش اعلام بازنشستگی سیاسی نیست پس چیست؟

3- مواجهه ایشان با شورای نگهبان از مدت‌ها پیش به شکل حساب‌شده‌ای در جهت تثبیت رد صلاحیتش بود، به این معنی که ایشان هیچ علاقه‌ای به عبور از فیلتر شورای نگهبان از خود نشان نداد در حالی که حتی اگر بنا بر مبارزه با ساختار فعلی هم بود ایشان باید اولا با مراعات استانداردها هزینه رد صلاحیت را بالا می‌برد و آن را غیرقابل توجیه‌‌ می‌کرد، ثانیا با رعایت اصول تاکتیکی فریب در مبارزه، از فیلتر شورای نگهبان به هر قیمتی عبور می‌کرد، آنگاه قدرت تاثیرگذاری‌اش را در قالب یک کاندیدای انتخاباتی یا یک مسوول اجرایی بشدت افزایش می‌داد و تغییرات مورد نظرش را با اهرم‌های قدرتمند، تحمیل می‌کرد، نه اینکه با طرح بحث‌های انتحاری سیاسی علیه مسوولان، اولا رد صلاحیتش را توجیه‌پذیر کند ثانیا دایره تاثیرگذاری‌اش را در سطح یک کاندید ناکام انتخاباتی و‌ مسوول مطرود سابق، به کلاب‌هاوس و اینستاگرام و‌ تلگرام محدود سازد.

بنابراین آقای احمدی‌نژاد نه تنها مبارزه‌اش با جریان صاحب قدرت و ثروت که به هاشمی رفسنجانی منتسب است را متوقف کرده بلکه به هیچ عنوان قصدی هم برای مبارزه با ساختار نظام فعلی فراتر از حرف‌های بی‌خطر ندارد.

ایشان اعلام کرده که با حاکمیت سازش نمی‌کند، در انتخابات مشارکت نخواهد داشت، بر اجتماع و اعتراض هم مهر تایید نخواهد زد و خلاصه اینکه دیگر هیچ کنش واقعی نخواهد داشت؛ خب آیا این‌ها معنایی جز اعلام بازنشستگی سیاسی دارد؟ آیا ازین کنش‌ها چیزی جز گرفتن تضمین از همه جریانات سیاسی داخلی و خارجی در صورت ادامه نظام فعلی یا بعد از براندازی احتمالی، استنتاج می‌شود؟

بهر حال شخصا به عنوان یک شهروند از کارنامه و عملکرد آقای احمدی‌نژاد بسیار رضایت دارم و بنظرم پایداری و فراست ایشان همواره قابل ستایش بوده است و البته که بازنشستگی آرام و گرفتن تضمین‌های امنیتی را هم یک حق طبیعی می‌دانم.

آقای احمدی‌نژاد! خسته نباشید ممنون.

@kafshhaye_aahani
353 viewsedited  05:56
باز کردن / نظر دهید
2021-06-02 01:27:36 اگر بخواهم خود فریبی را کنار بگذارم و واقعیت را بپذیرم باید اعتراف کنم که همه نشانه‌ها حاکی از تدارک آقای احمدی‌نژاد برای آغاز دوران بازنشستگی‌اش از دنیای سیاست است.

شاید این به مذاق حامیان ایشان خوش نیاید و بسیاری هم مثل من، خود را بفریبند و این نشانه‌ها را تاکتیک‌های موقتی بدانند، اما واقعیت این است که آقای احمدی‌نژاد مصرانه و آگاهانه در حال گذار به همان دورانی است که سید محمد خاتمی سالهاست وارد آن شده و البته میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی هم به نوعی دیگر.

به هر حال ایشان زندگی سیاسی بسیار سالمی داشته، بیشتر از متوسط انسان‌های معمولی زحمت کشیده و در مقابل سنگین‌ترین فشارها ایستادگی کرده و انصافا هیچگاه از حقوق مردم کوتاه نیامده است و حالا هم حق دارد که با کاستن از تنش‌های سنگین سیاسی، باقی زندگی خود و خانواده‌اش را در آرامش و آسایش بیشتری سپری کند.

@kafshhaye_aahani
502 viewsedited  22:27
باز کردن / نظر دهید
2021-05-28 22:16:04 کسانی که ریشه‌های سیاسی و مذهبی لاریجانی‌ها را می‌شناسند می‌دانند آنها ده‌ها برابر بیشتر از احمدی‌نژاد با شخص رهبری و تفکرات ایشان زاویه دارند، اما ببینید این برادران چگونه توانستند برای یک‌ دهه گلوگاه‌های سیاسی ایران را در اختیار بگیرند و منافع گروه‌هایی همسو را تامین کنند.

عموم مردم همسو با احمدی‌نژاد نیز چنین انتظاری از او‌ داشتند: «اینکه احمدی‌نژاد سیاستمدار باهوش و برش‌داری که پشت صحنه هم، دستی بر قدرت دارد و می‌تواند دوباره مثل آب در حاکمیت نفوذ کند و حق‌شان را از چنگال مافیاهای سیاسی و اقتصادی بیرون‌ بکشد و بسان 8سالی که مسوول بود کارهایی به نفع مردم انجام دهد.»

اما فضا به جایی رفت که احمدی‌نژاد بجای آنکه جلوی مردم برود، آمد کنار مردم ایستاد. این چیز بدی نیست اما مشکلی از مردم حل نکرد، زیرا کار، برعکس شد و حالا مردم باید از جلو بروند و حرکتی بکنند تا فضا برای احمدی‌نژاد باز بشود.

سیاست عرصه دل‌بری نیست، عرصه کنش و واکنش بر اساس قدرت است. اینکه رد صلاحیت احمدی‌نژاد به محبوبیت او افزود یا نیافزود هیچ اهمیتی ندارد زیرا شورای نگهبان صلاحیت تمام مردم ایران را پیشاپیش رد کرده است و اینگونه خیلی‌ها جلوتر از احمدی‌نژاد در صف محبوبیت رد صلاحیتی قرار دارند، اما احمدی‌نژاد محبوبیتش را اینگونه به دست نیاورده بود که حالا بخواهد اینگونه آن را زیاد بکند.

سیاست عرصه منطق و انصاف هم نیست که انتظار داشته باشیم خیلی ساده حق‌ هر کسی را کف دستش بگذارند. حق تایید صلاحیت را یا باید با سیاست‌ورزی گرفت یا اینکه با بالا بردن هزینه رد صلاحیت، امکان حق‌کشی را از آنها سلب کرد.

اما احمدی‌نژاد هزینه رد صلاحیتش را بسیار پایین آورد و آن را به امری بدیهی در افکار عمومی تنزل داد، که نمی‌دانم این تعمدی بود یا نه و نمی‌توانم در مورد آن قضاوت بکنم، اما در مورد اطرافیان و حامیان ایشان که مدام در حال عادی‌سازی رد صلاحیت بودند می‌توان گفت آنها قطعا به نفع شورای نگهبان و رقبای سیاسی احمدی‌نژاد عمل کرده‌اند؛ حالا خواسته یا ناخواسته‌اش را دیگر نمی‌دانم.

پینوشت:
این روزها وقتی که با دوستان حامی دکتر احمدی‌نژاد بحث می‌کنم به شدت یاد بحث‌هایی که از دهه‌های پیش با انقلابی‌های دو آتشه می‌کردم می‌افتم؛ اینکه هرجا صحبت از سیاست‌ورزی و آزادی و تعامل و... می‌شد آنها متعصبانه با برچسب سازش‌کاری و تسامح‌طلبی و ولنگ و واری و... طرف مقابل را می‌نواختند و می‌خواستند با مشت گره کرده، همه سیاه‌ها را تبدیل به سفیدی بکنند. البته همه آنها این روزها خیلی هم روشنفکر شده‌اند و عموما اصلاح‌طلب و خواستار مراوده با همه جهان و آزادی حجاب و مدافع حقوق بهایی و...

حالا می‌خواهم به این دوستان بگویم عاقبت آن انقلابی‌های دو آتشه را ببینید و گمان نکنید اگر کلمه ولایی و حزب‌اللهی را با «بهاری» عوض کردید دیگر با آنها متفاوتید. خیر! اگر شما هم متعصبانه حرف بزنید و عمل کنید عاقبت، سرکنگبین صفرا فزاید.

@kafshhaye_aahani
317 viewsedited  19:16
باز کردن / نظر دهید