Get Mystery Box with random crypto!

مسئله جزء و کل و فهم وضعیت (بحثی در فلسفه روش و منطق غالب پژو | کژ نگریستن

مسئله جزء و کل و فهم وضعیت
(بحثی در فلسفه روش و منطق غالب پژوهش اجتماعی در ایران)

آرش حیدری

اگر بخواهیم وجه تمایز قاطعی میان دانش محافظه کار و دانش انتقادی برقرار کنیم خواه ناخواه پای مفهوم کلیت (Totality) را باید به میان بکشیم. بطور کلی می‌توان ادعا کرد که دانش انتقادی به «کلیت» نظر دارد و دانش محافظه‌کار جزئی نگر است.

وجه ممیزۀ پوزیتیویسم لزوماً این برداشت رایج نیست که «کار پوزیتیویستی یعنی کار آماری». خصلت اصلیِ پوزیتیویسم جزئی‌نگری آن است. از این رو می‌توان درگیر در پژوهشی به اصطلاح کیفی بود اما چشم‌اندازی پوزیتیویستی داشت. پرداختن به جزء بدون فهم نسبت‌های امر جزئی با امر کلی به مجموعه‌ای از متون و دانش ها ختم می‌شود که درکی پاره پاره از جهان، پیش روی ما می‌گذارند و لشکر متخصصان را به سوی حل کردن معضلات هر پارۀ مجزا روانه می‌کنند.

در روزگاری که فریاد تخصص‌گرایی گوش فلک را کر کرده است باید توجه داشت که بیش از تخصص‌گرایی نیاز به نوعی فهم کلیت داریم. در عرصۀ سیاست، فرهنگ، اقتصاد، هنر و... آنچه بیش از هرچیز مولد بحران است نه لزوماً فقدان تخصص‌گرایی که فقدان دیدی کلی از پدیده‌ها است. بحرانی که امروز پیش روی ما است تصویر متخصصانی است که بدون فهم کلیت تنها در حال کار تخصصی‌اند. حال این تخصص می‌خواهد در قلمرو علم باشد یا شبه علم چندان فرقی ندارد.

اقتصاددانی که بدون فهم کلیت اقتصاد و پیوندهایش با تاریخ، جغرافیا، اجتماع و سیاست تنها درگیر در شاخص‌های تخصصی خود است؛ روان‌شناسی که بدون فهم هستیِ اجتماعی انسان در کلیتش در حال تولید بسته‌های سلامت روان است؛ متخصص بهداشتی که بدون درک کلیت منطق جغرافیا، حرکت، طبقه، حمل و نقل و... در حال نوشتن پروتوکل بهداشتی است؛ معلم اخلاقی که بدون فهم کلیتِ حاکم بر زیست اجتماعی-فرهنگی معاصر در حال ارائه درس اخلاق است و... .

این تصویری است از وضعیتی که ایران امروز را درگیر کرده است و صورت‌بندی‌های غالب اندیشه‌ای، سیاست‌گزارانه، زیبایی‌شناختی و ... نیز در تصویر کردن و فهم این کلیت عاجز به نظر می‌رسند. از این رو، مسئلۀ گفتار حاضر پرداختن به مسئلۀ کل و جزء و پرداختن به بحرانی است که در بطن فضای اندیشه در ایران امروز وجود دارد: بحران در فهم کلیت و مسئله‌مند کردنِ کلیتی اینجا و اکنون «ما». با مروری بر روندهای رایج پژوهش در باب مسائل و بحران‌ها و شیوه‌‌های رایج تصویر و فهم وضعیت تلاش خواهیم کرد مسئلۀ جزو و کل و نسبتش با پژوهش و فهم وضعیت را مورد بررسی قرار دهیم.

برخی از منابع دوره

لوکاچ، جورج(١٣٧٧). تاریخ و آگاهی طبقاتی. ترجمه محمد جعفر پوینده، تهران: تجربه.

مزاروش، ایستوان(١٣٨٧. مفهوم دیالکتیک از نظر لوکاچ. ترجمه اقبال طالقانی، تهران: نشرچشمه.

طبیعی، منصور؛ دلال رحمانی، محمد حسین (1395). مارکسیم به مثابۀ روش. روش‌شناسی علوم انسانی، سال 22، شمارۀ 88، 177-163.

Jay, M. (1984). Marxism and totality: The adventures of a concept from Lukács to Habermas. Univ of California Press.

Abazari, A. (2020). Hegel's Ontology of Power: The Structure of Social Domination in Capitalism. Cambridge University Press.

Jay, M. (1977). The concept of totality in Lukacs and Adorno. In Varieties of Marxism (pp. 147-174). Springer, Dordrecht.

Oakes, G. (1987). Max Weber and the Southwest Geman School: Remarks on the Genesis of the Concept of the Historical Individual. International Journal of Politics, Culture, and Society.