Get Mystery Box with random crypto!

همخانگی متقابلا انحصاری عشق و میل لاکان در بررسی این ناهما | کژ نگریستن

همخانگی متقابلا انحصاری عشق و میل


لاکان در بررسی این ناهماهنگی رابطه ی میان نیاز، میل، خواست را توصیف کرده است و با دقت بسیار بیشتری روی میل تمرکز کرده است. با این همه- جالب است که_ پیوندی انکار ناپذیر میان عشق و ابژه ی جنسی وجود دارد: جان سخت ترین کازانووا(مرد یا زن) هم ممکن است بپذیرد که در جستجوی دائمی برای گداخت کامل این دو است. و بدبین ترین افرادی که عقیده دارند هرگز عشق و شهوت را با هم آمیخته نخواهند کرد حودشان را در برابر هیجان های «احساسی» آسیب پذیرمی بینند. نباید فراموش کرد که در برخی جوامع که چندان رسم رمانتیک ندارند و امر ازدواج در آنها یک معامله ی اجتماعی است، عشق ناهمجنس خواهانه می تواند به لحاظ اجتماعی کمتر از میل جنسی قابل قبول باشد.
آسودگی ای که با آن میل به عشق و میل جنسی بهم بافته می شوند، و امکان پذیری های پیش آمدن سوءتفاهم ها منشاء هردو آنها را در برگرفنه است_ خواست های امکان پذیری که در هر دو مورد تقریبا محتمل است که سردرگمی بیافرینند_اولا چون آن تنها می تواند در انجام دادن خواست «اضافی» برآورده شود(تلاشی که برای درست کردن یک غذایی که صرفا گرسنگی را فرو نشاند) و ثانیاچون در آنجا هیچ نیاز قابل توجیهی که به خواست چسبیده باشد وجود ندارد_چرا باید برآورده شود، جز به مثابه مدرک عشق؟ عجیب نیست که دهنده ی لطف جنسی کسی است که در جستجوی عشق است نه گیرنده ی آن، و تا زمانی که شهوت در دو طرف کاملا با ام جفت و جور نباشد، نومیدی تقریبا حتمی است. و حتی در مواردی که شهوت کاملا هماهنگ شده است، در ادامه ی مسیر جا برای سردرگمی وجود دارد، زیرا چیزی که داده می شود، عمیقا به مدرک عشق شباهت دارد.
ادامه دارد


@Kajhnegaristan