نزار قبانی نمى دانم چه کار بايد كنم ؟ آيا بايد از سرنوشتى كه | 🎻سیری درشعـروکلام جان🎻
نزار قبانی نمى دانم چه کار بايد كنم ؟ آيا بايد از سرنوشتى كه تو را در پيش پايم قرار داد قدردانى كنم ؟ همان سرنوشتى كه باعث شد در چشمهايت آب شوم همان چشمهايى كه مرا در دريائى بي قرار غرق و سيماى تو را بر چهره ام حك کرد آن گونه که همه تو را در چشمهايم پيدا مي کنند وحروف نام تو را در قلبم جاي داد و عشق تو را در خونم جارى کرد آه عشق من تو را به خدا به من بگو آيا بعد از اين همه عشق عاقلانه است كه فراموشت كنم ؟