کلام جان وقتی به فاصلهی خیلی دوری نگاه میکنیم، منظرهها و ک | 🎻سیری درشعـروکلام جان🎻
کلام جان
وقتی به فاصلهی خیلی دوری نگاه میکنیم، منظرهها و کوههای دوردست، به رنگی از طیف آبی تبدیل میشوند. رنگی که گویی آبی هست و نیست. یک آبیِ ملایم. چیزی مثل اینکه چند قطره رنگ آبی در قوطی بزرگ سفید رنگ افتاده باشد و وقتی رنگ را بر دیوار میکشی، شمهای از رنگ آبی در آن موجود است. این رنگ، «آبیِ دور» نام دارد. آبیِ دور، دورنمایی از آیندهی ماست. تصویری از آرزوها و خواستههایمان، از امیال و اشتیاق و حسرتهایمان. دورنمایی از آنچه که به استقبال ما نشسته و هرچه به سمتش بروی، رنگ آبیِ دور، عوض میشود و تبدیل به خود حقیقی رنگها می شوند. اما آبیِ دور، یک ویژگی دارد و آن هم این است که هموراه در دور دست میایستد. هرچه به آبیِ دور نزدیک میشوی، آبیِ دور به دوردستتر میرود. حسرتها و آرزوهای ما همواره فراتر از آن چیزیست که به آن رسیدهایم یا در حال به دست آوردنش هستیم. آبیِ دور، همیشه هست و هرگز کسی به آبیِ دور نمیرسد. تو باید آبیِ دور خودت را بشناسی. خیلی از ما آبیِ دور را فراموش میکنیم. خیلی از ما بارها از آبی دورِ گذشتهمان حتی عبور کردهایم، اما دوباره آبی دورِ دیگری میبینیم. آبی دور میتواند تو را برای تمام باقی عمرت در حسرت فرو ببرد یا میتوانی گاهی گوشهای بنشینی از تماشای آن لذت ببری.
بابک زمانی رونوشت هایی به زندگی
پینوشت: پیشنهاد میکنم کتاب «نقشههایی برای گم شدن» نوشتهی ربکا سولنیت را مطالعه کنید. عبارت آبیِ دور را ابتدا ایشان استفاده کردهاند. ••┈┈┈❥ ❥┈┈┈•• • @KalameJan • ••┈┈┈❥ ❥┈┈┈••