از ایذه تا قم؛ تداوم مقاومت مدنی مجتبی نجفی به تصویرهای | سایت خبری-تحلیلی کلمه
از ایذه تا قم؛ تداوم مقاومت مدنی
مجتبی نجفی
به تصویرهای مقاومت مدنی ما افزوده شد. یکی در قم، دیگری در ایذه. یک مادر نوزاد که در برابر آخوندی کریه و زورگو ایستادگی کرد (تصویر نخست) و خواهر محمود احمدی از جانباختگان رخدادهای سال پیش در ایذه در برابر رییسی گفت چهار تکه استخوان برادرش را میخواهد (تصویر دوم). چرا که هنوز خبری از جنازه برادرش نیست و او نمادین دفن شده. بازیگر هر دو تصویر، دو زن هستند و شکل ایستادگی هر دو، نمادین در برابر دستگاه قرون وسطایی ایران است.
مخاطب هر دو روحانی است، برآمده از استبداد دینی علیه حقوق شهروندی به خصوص زنان. از هر کلمهشان خشم میروید و طرف حساب آنها نه یک شخص که یک سیستم است که اساس آن بر تبعیض به خصوص علیه زنان است.
اما ببینید این دو تصویر نه برای ناله و زاری که برای غرور است، غرور از ایستادگی یک جامعه در برابر سیستمی که لگن شده، نه قطعاتش تعویض و بازیابی شدهاند نه برنامهای برای حرکت دارد، کارش شده جنگ با مردم و سیستمی که جنگیدن با مردم را تداوم دهد یعنی مستأصل و فاقد هر راه حل برای حل مسأله است و فرجام سیستمی که خود را به روز نکند، فروپاشی است.
مادر قمی شجاعانه در برابر آخوندی ایستاد که دقیقا خود جمهوری اسلامی است: متجاوز به حوزه خصوصی و عمومی مردم، زورگو و البته بزدل در صورت فشار. برای همین عبایش را انداخت و در رفت چون هر جا فشار باشد جمهوری اسلامی کم می آورد. این صفت لاتهای سرکوچه است.
تصویر دوم، فریاد خواهر جانباخته در برابر رییس دولت، نشان میدهد دادخواهی به وسعت ایران گسترده شده، هیچ جای امنی نیست، هر کجا شما باشید پرسش «چرا کشتید» رهایتان نمیکند. این صورت مسأله نه با صلوات فرستادن ایذایی نه با انکار مسأله پاک میشود، تنها یک راه حل دارد به رسمیت شناختن و محاکمه.
ما اینجا با شکلهای زیبایی از مقاومت مدنی بر اساس شجاعت شهروندی روبرو هستیم. در امتداد همان حرکتی که ویدا موحد در میدان انقلاب، سپیده رشنو در اتوبوس، خانم بیحجاب سوار بر دوچرخه در نجفآباد، دختر بیحجاب کرجی در برابر ضابط قوه قضاییه،… انجام دادند: عصیان علیه زور.
اگر اندک شعوری در سیستم باشد که نیست، باید شعله های این خشم فروزان را ببیند، باید به حجم نفرت شهروندان از نمادهای جمهوری اسلامی پی ببرد اما مسأله این است سیستم جمهوری اسلامی کر و کور است، از قدرت کاریزماتیک آیتالله خمینی و حمایت تودهای اکثریت به سیستم اقلیت مبتنی بر نظامیگری ایتالله خامنه ای رسیده و بعد از مرگ رهبر فعلی با بحران جدیتری مواجه خواهد شد، بحرانی که نهایت آن فروپاشی لگن است، ماشینی که دیگر توان حرکت نخواهد داشت.