تو از بالا نگاهم میکنی ، افتادهام، امّا زمانی آسمانت بودهام | کامران آقاجانی
تو از بالا نگاهم میکنی ، افتادهام، امّا
زمانی آسمانت بودهام ای مرغکِ تنها
تنم مأوایِ آسائیدنت بودست و...، آغوشم
برایت آخرین آســــودگاهِ گرم و پا بر جا
کجایِ بودنم را دیدهای در قیدِ خودخواهی ؟
کجایت بودهام پا بندِ خواهشهای بی فردا؟
من از دیروزِ تو دانستهام پر میزنی ، شاید_
_به بادم میدهی روزی و...، اکنون دادهای گویا
که بالا میپری؟ ،امّا ، زمانی بــــاز میگردی
نمییابی ولی از من ، منم را ، ذرّهای حتّا
تو امروزِ مرا دیدی و...، من فردای تو ، بیشک
شبیهِ من شبآبادِ زمینت میشود مأوا
کامران آقاجانی:
https://telegram.me/kamranaghajani