Get Mystery Box with random crypto!

اين روزها درگير كابوسى عجيبم مصلوب بى جرم و گناه يك صليبم آتش | كامران رسول زاده

اين روزها درگير كابوسى عجيبم
مصلوب بى جرم و گناه يك صليبم

آتش به پايم ريخته مى سوزم انگار
سر مى كشد تا آسمان شب لهيبم

مى سوزم اما پيكرم سرد است و خاموش
مى سوزم و با سوزش آتش غريبم

يك تلّ خاكستر به جا مى ماند از من
من مرده ام اما خودم را مى فريبم

كم كم به طوفان مى سپارم پيكرم را
دست و دلم را چشم هاى بى شكيبم

اين روزها چشمم به راهى مانده در خواب
اين روزها درگير كابوسى عجيبم

کامران رسول زاده

پ.ن:
ارشا روح بزرگى داشت و پشتكارى بى نظير. در سانس اول اجراى آتش كه به يادبودى براى آتش‌نشان‌هاى قهرمانمان بود، دستانش سوخت ولى با اصرار سانس دوم را هم اجرا كرد، از همان لحظه كه خبر پروازش را شنيدم تا ابد دلتنگ روح مهربان و زلالش خواهم بود...

@kamranpopchannel
#کامران_رسول_زاده