برای هادی خانیکی انسانی که چراغ در دست دارد دوسال پیش | کانون نشان
برای هادی خانیکی
انسانی که چراغ در دست دارد
دوسال پیش تصمیم گرفتم در تکمیل کتاب مولاناوحکایت رنجانسان ؛ درباره حافظ و ارزشی که به زندگی این جهان قائل است ؛ به اندازه درک محدود و فهم معمولی خودم مطالبی بنویسم ۰ به این ترتیب با الگو گیری از کتاب حافظ و راز آشنایی که پیشتر توسط اینجانب تألیف شده بود به این کار اقدام کردم و بلاخره کتاب حافظ، معلم بزرگ زندگی را تنظیم و در ماه گذشته کتاب منتشر شد و به بازار آمد
نکته مهم در تالیف این کتاب که به دوسال گذشته باز می گردد احساس گرمی بود که به سه انسان گرامی و اصیل یعنی جناب هادیخانیکی عزیز ؛ جناب محمد خانی نازنین و جناب علیدهباشی مدیر بزرگوار بخارا داشتم و این احساس وابستگی و تعلق خاطر هر روز بیشتر و بیشتر شد ۰
یکی از این سه انسان والا یعنی هادی خانیکی عزیز با اندکی وفقط اندکی کسالت جسمی روبروست و من با یک دنیا خواهش از درگاه خداوندی که به دلهای شکسته مینگرد و درخواست بندهاش را بیپاسخ نمیگذارد ؛ از او میخواهم که به حرمت حافظ و اندک تلاشی که برای تبیین احوال او داشته ام ؛ لباس عافیت را بر تن و جان شریف دوست و برادر گرامی جناب هادیخانیکی بپوشاند و چشم ما را با سلامتی ایشان پر از شادی و امید گرداند
خدایا تو بس مهربان و پر دستگیری و می دانم که صدای بندههایت را میشنوی و با عشق و صفای بیاندازه به آنان پاسخ میگویی