چهارسال گذشت، چهل سال پیش!
انگار چهل سال از آن روزهایی که با دوستان، گعده داشتیم گذشته. اما این عکس مال 28 فروردین 1396 است.
همان موقع هم دائماً داشتیم غر میزدیم. هنوز هم داریم غر میزنیم. نمیدانم، چهار سال بعد هم که احتمالاً به قدر چهل سال دیگر خواهد گذشت، به چه چیزهایی، ولی مطمئن هستم باز هم غر خواهیم زد.
میدانم، اطمینان دارم، حتماً، قطعاً، چهل سال بعد هم چیزهایی هست که اگر زنده مانده باشیم، غُرش را بزنیم!
شاید بهتر باشد به جای اینکه غر بزنیم، برویم از همین اندکِ باقی مانده بهره ببریم؟ ها؟
پینوشت: عکس، همدورهایهای عزیزِ دورۀ مدیریت کسب و کار الکترونیک در سازمان مدیریت صنعتی است. سقایی، فرناق، طالبی، مفیدی، شریفی تکیه بر دیوار داده و هاشمی، موسوی، کاتوزیان و دهپور، پرقدرت و امیدوار، ایستادهاند.
پینوشت 2: هایده میخواند: روزهای روشن، خداحافظ...
@kar_kasb