Get Mystery Box with random crypto!

‍ . یک روز هم نوبت ما می‌رسد، در حضور خالق خواهیم ایستاد و مخ | کارگاه همیاران لاهوت

.

یک روز هم نوبت ما می‌رسد، در حضور خالق خواهیم ایستاد و مخاطب این سوال خواهیم بود:

با زندگی خود چه کردی!؟

این سوال را باید در زندگی بارها و بارها از خود بپرسیم، قبل از آنکه از ما پرسیده شود. شاید جوابی آماده کرده باشیم، شاید بگوییم من درس خوانده‌ام و پزشک شده‌ام و به مردم خدمت کرده‌ام. من مدال المپیک‌ گرفته‌ام و افتخار کسب کرده‌ام و مردم را شاد کرده‌ام. من موسسۀ خیریه تاسیس کرده‌ام و به نیازمندان بسیاری یاری رسانده‌ام، مسجد ساخته‌ام، مدرسه ساخته‌ام، جاده ساخته‌ام و ...

درست است، اینها همه اعمال خیر و پرثوابی هستند، اما تمام اینها کم ارزش و یا‌ حتی بی‌ارزش خواهد بود اگه نیت و دلیل اصلی انجامشان با خلوص و صداقت نباشد! این که ما با چه نیتی کاری را انجام می‌دهیم، فارغ از خیر یا شر بودن آن، تاثیر به‌سزایی در قضاوت نهایی‌اش در پیشگاه حق خواهد داشت! آنجا تمام اهداف ما در لحظه‌ای که تصمیم به انجام کاری گرفته‌ایم، واضح و شفاف به نمایش در می‌آید، آنجا نمی‌شود چیزی را مخفی‌ کرد، آنجا خلوص یا باتمام قدرتش می‌درخشد و یا از درخشش باز خواهد ماند!

جرج ریچی یکی از معروف‌ترین تجربه‌کنندگان «ان دی ئی» درباره تجربه‌اش می‌گوید:
در هر صحنه‌ای که به من نشان داده می‌شد یک سؤال ضمنی وجود داشت:

با زندگی خود چه کردی؟

این سؤال راجع به اتفاقات و وقایع نبود، زیرا تمام آن‌ها در جلوی چشمان ما بودند، بلکه به نظر می‌رسید که سؤال راجع به ارزش‌ها و اولویت‌ها باشد. چقدر در زندگی‌ات به دیگران محبت کرده‌ای؟ آیا دیگران را بدون شائبه و چشم داشت دوست داشته‌ای، آن‌گونه که من اکنون تو را دوست دارم؟
من [در پاسخ به این سؤال که به دیگران چقدر مهر ورزیدی] به انتخاب رشته پزشکی و اینکه چطور توسط آن به مردم کمک خواهم کرد اشاره کردم. ولی در مرور زندگی‌ام در کنار صحنۀ کلاس‌ها، صحنۀ ماشین کادیلاک و هواپیمای خصوصی و بقیه افکار و نیت‌هایم دیده می‌شدند [اهدافی که جرج‌ریچی برای پزشک شدن در سر داشته] که آن‌ها هم مانند اعمالم کاملاً علنی و در صحنه نمایش بودند!

.