2022-05-11 23:08:30
صٰالِحیٖ که صلح را ، با دار،معامله کرد !
سربه داری ،که دار را ، حقیر کرد!
شهیدی که جلادش رابا صلابت وشجاعتش به وحشت ورعشه انداخت !
ابراهیم خان ،حشمت الااطبا ،فرزند سکینه ومیرزا عباسقلی شهراسری ،متولد طالقان ومحصل باهوش مدرسه آلیانس فرانسویها وفارغ التحصیل طب از دارالفنون « دکترابراهیم حشمت طالقانی »
طبیب قشون مشروطه. بازگشت او از اردبیل واقامتش درلاهیجان ودیدارشبانه اش با میرزا یونس،در رودسر گیلان،گفتگویی که تاریخ ساخت ودرسپهر سیاسی ایران زمین ازدل تاریکی شب رودسر، با تلاقی سرشاخه های دوتفکر ابراهیم خان طالقانی ومیرزایونس طلبه، گروه جنگلی بنیان نهاده شد ونهایتا نهضت جنگل یا «جنگلیان»باگرایشات مبارزات وطنخواهانه متولد شد.
شرق گیلان را میرزایونس به اوسپرد، تاباکشف واستعدایابی مبارزان ودرعرصه نظامی با آموزش نبردهای پارتیزانی(چریکی) ودرعرصه خدمات کشاورزی باساخت حشمت رود به طول 40کیلومتر و در عرصه ی عمران با ساخت جاده لاهیجان به سیاهکل ودرعرصه اجتماعی پناه دادن به ارامنه وترکان آواره جنگ اول جهانی ودر میدان طبابت با معالجه بیماران با طبع پرستارگونه عهده دار فرماندهی شرق گیلان شد.
توافق شبانه میرزا کوچک خان وابراهیم حشمت اوراقی ازتاریخ ایران رانگاشت.
حشمت الااطبا باسازماندهی نیروهای وفادار وناراضی از وضعیت اشغال سرزمین مادری توسط انگلیس، در دوجبهه فقر وستیز با بیگانگان میجنگید.
شاید طبع وخوی سردار حشمت برگرفته از سماجت وپایداری طالقانیان ودرامور وشغل طبابت برای درمان وریشه یابی مرض ومبارزه با مولّد بیماری وپایبندی به اصول اخلاق حرفه ای شفاومذهب طوئماً و رسوب آموزه های حضوردر قشون نظام مشروطه خواهان ووصایای پدرباید جستجو کرد.
گرچه شهرت واثرگذاری طبابتِ ،عباسقلی خان شهراسری ازتنکابن و چندشهر فراتر نرفت لیکن نام فرزند برومند سربه دار طالقان مرزهای ایران رادرنوردید ،تا با نه گفتن به روس ومبارزه باانگلیس ، تنهابامیکروبها وویروسهای میکروسکوپی درجسم بیمارانش نجگند که میدان جنگ را به پهنه جنگل ودشت وکوههای ایران گستراند.رئیس علی دلواری درجنوب تنها نبود که سرخود را سپر وطن کرد ،حشمت هم پلنگان زخمی جنگل راطبابت ومجاهدان را بسیج وآموزش نبردهای چریکی را به آنان آموزاند!
درخشانترین وپرشکوهترین لحظات عمر مبارزه وخدمتش ساخت حشمت رود و عمران وطبابت نبود ،بلکه اعدام اوست،سکوت درمقابل بازجویی سه دقیقه ای،سیلی خوردن از مقام به اصطلاح قضا،آب بستن اطاق زندانش وپای خون آلوددردادگاه!
اویکی ازپرچمداران مبارزه علیه اشغال ایران زمین بود که گفت من اسلحه برایرانی نمی کشم وعلیرغم مخالفت میرزا،امان نامه ی امضاشده درپشت قرآن تیمورتاش را پذیرفت ولکه ی ننگ برکارنامه ی تیمورتاش تاابد ماند که به امان نامه خود خیانت کرد!
نه تنها حشمت موی وریش خودراچون جنگلیان تا لحظه مرگ نگاه داشت بلکه به مرام جنگلیان ومرامنامه اش وتفکر جمعیت اتحاد اسلام وفادارماند وتبّری ازمیرزانجست!
باشکوهترین شرط اوبرای پذیرش وامضای حکم مرگ دادگاهش««بازگذاشتن دستانش درهنگامه اعدام بود .که درتاریخ آزادیخواهان جهان ثبت شد»»
اگر بپذیریم نقل آخرین وصیت سردار حشمت را زمانیکه برای بردنش به میدان اعدام وباعبور از کنار قهوه خانه به رحمت الله خان کَشی که خویشاوندی خونی باشهراسر داشته و نوجوانی بیش نبود، پیغام دادتاخبر اعدامش رابه طالقان وشهراسرببرند.
تا لحظات پایان عمر کوتاه اماپربهره وسرافرازانه اش دلواپس ودلداده طالقان وزادگاه اش بود.
درمیان مجاهدان جنگل وهمرزمان حشمت، طالقانیان حضوری پررنگ داشتند وافتخاردارم جدمادریم" کربلایی کاظم سوهانی"که ازدوستان عباسقلی بود دررکاب حشمت الااطباجنگید وباپای زخم خورده درنبرد جنگل که تاپایان عمرزخم آن با اوهمراه بود به دیارحق شتافت!
دستان بازِحشمت به هنگامه ی اعدام ، فریاد آزادی خواهی وطناب داراو، رشته های استعمار واستبداد وجلاد ودژخیمِ وحشت زده ی او، عاقبت بدکاران، وچله خانه ی رشت مدفن شهید حشمت، میعادگاه عاشقان ایران زمین.
پس از رعشه وناتوانی جلاد(کاظم بلند) برای آویختن طناب مرگ برگردنِ او، حشمت الااطبا طناب اعدام را خودبرگردنش آویخت وعینک طلاییش را،ازچشمانش برداشت وبادستان باز و درمحضرتاریخِ زنان و مردان پاکباخته ،به نام آزادی ودفاع از وطن شهید شجاعت وحق طلبی وصلح ، سربه دارشد.
درود به شرف او ودرود به پاکدستی سکینه مادرش وشرافت پدرش عباسقلی که برای ایران جنگید وجهدکرد وبرای طالقانیان آبروخرید ونام طالقان رادردستگاه موسیقی شهادت وشجاعت وعشق به زیبایی نواخت.
درحالیکه تنها 34بهار اززندگیش رابه پایان نبرده بود!(تولد1264وشهادت1298)
عکس کوچک اودرمیدان گلینک طالقان یقناً به قدارتفاع نام بلند وپرآوازه او نخواهد بود.
نسیم شمال سرود:
رشت نامدارشدایوالله
شادشدمالدارایوالله
دکترطالقانی اندررشت
رفت بالادارایوالله
بابک گرشاسبی
684 views20:08