Get Mystery Box with random crypto!

اگر نظام [توتالیتر] بعد از مرگ رهبر یا نسل اولین رهبران خود با | 📶درسگفتارهای جامعه شناسی

اگر نظام [توتالیتر] بعد از مرگ رهبر یا نسل اولین رهبران خود باقی بماند، حکومت به دست آدم‌های بی‌سروپایی می‌افتد که جامعه را به سرعت به انحطاطی عمیق سوق می‌دهند. ما همین پدیده را در تقریباً تمام کشورهای اروپای شرقی و مرکزی دیدیم: مردمی بر آن‌ها حکومت می‌کردند که آن‌قدر کند ذهن بودند که نه تنها نتوانستند هیچ کاری برای حفظ نظامی که همه چیزشان را مدیون آن بودند بکنند، بلکه هیچ پیشنهادی هم نداشتند که به جامعه‌ای که بر آن حکومت می‌کردند ارائه دهند و در نتیجه جز قدرت خام، هیچ نفوذ دیگری نداشتند.
 
نظام توتالیتر با وعده‌ی بهتر کردن وضعیت جامعه و زندگی شهروندان خود به قدرت می‌رسد. و با از بین بردن نحوه‌ی از پیش سازمان داده‌شده‌ی جامعه، و در نتیجه بدتر کردن زندگی اکثر جمعیت کشور، قدرت را از دست می‌دهد. پایان نظام‌های توتالیتر، چه راست و چه چپ، به شیوه‌های گوناگون، گاه با کشت‌وکشتار و گاه به طرز تعجب‌آوری سریع و با صلح و صفا، اتفاق می‌افتد. آن‌گاه در قیامی مردمی نابود می‌شوند؛ و بعضی وقت‌ها هم فرجام‌شان نتیجه‌ی فعالیت اصلاح‌طلبانی است که هنگامی که این نظام‌ها آشکارا تمام ابزار عملکرد جامعه حتی در سطحی مقدماتی را از دست داده‌اند از درون نظام پدیدار می‌شوند.

حتی یک نظام توتالیتر با هر شور و نشاط واقعی وجود نداشته که شهروندان خود را به مشقت جسمی و روانی‌ای بس شدیدتر از جوامع دموکراتیک محکوم نکرده باشد.

توتالیتاریسم با روا دانستن حکومت نامحدود و تزلزل‌ناپذیر یک فرد واحد [که غالباً از نظر اخلاقی و عقلی دیوانه است] نه فقط برای کسانی که بر آن‌ها حکومت می‌کند، بلکه برای تمام نوع بشر یک فاجعه است.

روح پراگ، ایوان کلیما
ترجمه‌ی فروغ پوریاوری


@kavosh_garan