Get Mystery Box with random crypto!

در جوامع سرمایه‌‌داری رقابت مطلق با وجود کمک به افزایش بهره‌‌و | 📶درسگفتارهای جامعه شناسی

در جوامع سرمایه‌‌داری رقابت مطلق با وجود کمک به افزایش بهره‌‌وری کاری، همبستگی و حس جمعی را از بین می‌‌برد. از جمع افراد درمانده، افسرده و تنها نیز هیچ توده انقلابی‌‌ای شکل نمی‌‌گیرد.

نمی‌‌توان نئولیبرالیسم را با رویکرد مارکسیستی توضیح داد، چون در آن حتی وضع معروف «بیگانگی» از کار نیز رخ نمی‌‌دهد. امروزه ما با شور و شوق غرق کار می‌‌شویم تا به روان‌‌فرسودگی شغلی دچار شویم. مرحله نخست نشانگان روان‌‌فرسودگی شغلی دقیقاً با اشتیاق همراه می‌‌شود. روان‌‌فرسودگی و انقلاب یکدیگر را منتفی می‌‌کنند. به این ترتیب اشتباه است که باور کنیم توده متکثر امپراتوری انگلی نئولیبرال را سرنگون و جامعه‌‌ای کمونیستی بنا می‌‌کند.
تجاری‌‌سازی فراگیر زندگی، نتیجه اقتصاد اشتراکی
اما امروز کمونیسم چه وضعی دارد؟ همه جا بر اشتراک‌‌گذاری و اجتماع تأکید می‌‌کنند. اقتصاد اشتراکی قرار است جای اقتصاد مالکیت و تملک را بگیرد. برای مثال، شعار قالب شبکه‌‌پردازان در رمان «سیرکل» از دیو اگرتز، نویسنده آمریکایی، این است: «اشتراک‌‌گذاری مصونیت است». سنگ‌‌فرش مسیر دفتر مرکزی «سیرکل»، شرکت غول‌‌آسای اینترنتی در رمان یادشده را شعارهایی مانند «دنبال اجتماع باشید» یا «به جمع بپیوندید» پوشانده است. اما شعار مهم در اصل باید این می‌‌شد: «مصونیت نابود کردن است». حتی مرکز دیجیتال خدمات مسافرت اشتراکی «واندرکار» (WunderCar) هم که به هر کدام از ما مسافران احتمالی، امکان استفاده از تاکسی‌‌هایش و تبدیل به یک تاکسی‌‌ران را می‌‌دهد، برای ایده اشتراک و استفاده جمعی تبلیغ می‌‌کند. اما اشتباه کرده‌‌ایم اگر باور کنیم اقتصاد اشتراکی آن‌‌طور که جرمی ریفکین، اقتصاددان آمریکایی، در جدیدترین کتاب خود «جامعه بدون هزینه نهایی» ادعا می‌‌کند، پایان سرمایه‌‌داری و جامعه‌‌ای جهانی و اشتراک‌‌گرا را رقم می‌‌زند که در آن تقسیم و به‌‌اشتراک‌‌گذاری، ارزش بیشتری از مالکیت دارند. برعکس، اقتصاد اشتراکی [به دلیل تقسیم‌‌ فراگیر] در پایان کار به تجاری‌‌سازی فراگیر زندگی منجر می‌‌شود.
«دسترسی» به‌‌جای مالکیت یا جایگزین کردن مالکیت با «دسترسی» که جرمی ریفکین آن را تحسین می‌‌کند، ما را از سرمایه‌‌داری نمی‌‌رهاند. کسی که پول و سرمایه نداشته باشد، نمی‌‌تواند به اشتراک‌‌گذاری نیز دسترسی پیدا کند. حتی در عصر دسترسی آزاد نیز ما همچنان در «نظارتی فراگیر» زندگی می‌‌کنیم که طی آن کسانی که پول ندارند، کنار گذاشته می‌‌شوند. برای نمونه شرکت زنجیره‌‌ای اجاره مسکن «ایربی‌‌ان‌‌بی» که هر منزل یا آپارتمانی را با به اشتراک گذاشتن آن برای مسافران و گردشگران احتمالی به هتل تبدیل می‌‌کند، مهمان‌‌نوازی را هم اقتصادی می‌‌کند. ایدئولوژی جامعه اشتراکی یا کمون‌‌های مشترک به گردآوری فراگیر سرمایه‌‌ از طریق جمع منجر می‌‌شود. در چنین وضعی دیگر هیچ دوستی بی‌‌دریغی ممکن نیست. در جامعه تبادل ارزش‌‌یابی‌‌های دوطرفه، دوستی نیز تجاری می‌‌شود. افراد با هم صمیمی می‌‌شوند که ارزش‌‌یابی‌‌های بهتری از دیگران دریافت کنند. حتی در بطن اقتصاد اشتراکی، منطق سخت سرمایه‌‌داری حاکم است. تناقض امر آنجاست که در «اشتراک‌‌گذاری» شکوهمند و زیبای مورد بحث ریفکین هیچ‌‌کس چیزی را داوطلبانه به دیگری نمی‌‌دهد. در نهایت، سرمایه‌‌داری در لحظه‌‌ای به تحقق کامل می‌‌رسد که در آن کمونیسم را هم مثل یک کالا به فروش می‌‌‌‌گذارد. کمونیسم به عنوان کالا، این همان پایان انقلاب است.

منبع: زوددویچه‌‌ تسایتونگ

@kavosh_garan