Get Mystery Box with random crypto!

چرایی تکثرگرایی روش شناختی برای مطالعه پدیده های اجتماعی     | 📶درسگفتارهای جامعه شناسی

چرایی تکثرگرایی روش شناختی برای مطالعه پدیده های اجتماعی
 
  حبیب ابراهیم پور

نقص روش‌شناسی‌های موجود برای شناخت پدیده‌های اجتماعی و حتی پدیده‌های طبیعی نیازمند بازنگری در روش‌های جاری و بسط و توسعه است. بطوری که منجر به شناخت وسیع تری از پدیده‌ها بشود. نگاهی محققانه به مبانی نظری علوم نشان می‌دهد که غلبه دیدگاه اثبات‌گرایی(Positivism) و نگرش کمی و ریاضی در علوم، ناشی از الگوبرداری از پژوهش‌های تجربی علوم طبیعی بوده و این امر مشکلاتی را در استنباط و استنتاج محققان علوم اجتماعی و انسانی به‎وجود آورده است. این معضل در تمامی زیرشاخه‌های علوم اجتماعی و انسانی نیز تسری دارد.

 در نتیجه می توان گفت:
(1) پارادایم غالب در روش‌شناسی‌ علوم، اعم از علوم طبیعی و اجتماعی پارادایم اثبات‌گرایی است. مطابق این پارادایم روش‌های کمی و تجربی با تبعیت از مدل‌های علوم طبیعی و ریاضیات به‌عنوان روش اصلی پژوهش علوم تجربی و طبیعی بوده و به دلیل حوزه فکری غالب، بر علوم اجتماعی نیز تحمیل شده است.

 (2) پارادایم اثبات‌گرایی موجب تقلیل‌گرایی (Reductionism) در علوم اجتماعی شده و پدیده‌های پیچیده علوم اجتماعی را تا حد علوم طبیعی تقلیل می‌دهد.

بر این اساس دانشمندان علوم اجتماعی به‌دنبال راه‌های برون رفت از این معضل به پژوهش‌های کیفی و مبتنی بر علوم اجتماعی روی آورده‌اند تا بتوانند با کشف مدل‌های مبتنی بر علوم اجتماعی و انسانی برای این معضل پاسخی پیدا کنند.

 پیش زمینه این راه حل عبارت است از:

(1) علوم اجتماعی- انسانی و زیر شاخه‌های آن برای نجات از سیطره پارادایم اثبات‌گرایی و تقلیل‌گرایی، نیازمند پایه‌ریزی پیش‌فرضها و مفروضات خود بر اساس رویکردهای غیراثبات‌گرایی هستند. بر این اساس، رویکردهای دیگری چون پارادایم تفسیری، انتقادی و واقع‌گرایی انتقادی ظهور یافتند.

(2) چهار پارادایم اثبات‌گرایی، تفسیری، انتقادی و واقع انتقادی هر یک به تنهایی برای مطالعه پدیده‌های اجتماعی و انسانی کافی نبوده و گرایش به پارادایم‌های جدید نیز به معنای رویگردانی از پارادایم‌های قبلی نیست. 

در نتیجه برای یافتن راه‌حل مناسب برای حل این مساله می‌بایست در روش شناسی و مبانی فلسفی حاکم بر این روش‌ها بازنگری کرده و رویکرد آمیخته و تکثر‌گرایی(Pluralism) در روش شناسی و مبانی فکری و فلسفی را به عنوان راه برون رفت از آن اتخاذ نمود.
 

@kavosh_garan