Get Mystery Box with random crypto!

اگر بخواهم تمام خاطراتم از منصور را بنویسم یک کتاب خواهدشد، کت | فلسفیدن

اگر بخواهم تمام خاطراتم از منصور را بنویسم یک کتاب خواهدشد، کتابی از جوانی، دیوانگی، عشق به ادبیات، موسیقی، شیطنت، تلاش برای ساختن جهانی بهتر و عشق به … بگذریم شاید هم یک روز نوشتم. نه چون یاد دوستم جاودانه ماند فقط برای این که نشان دهم می توان در جهانی پر از هیجان و غیر مترقبه هم زندگی کرد ‌و همچنان حس شوخ طبعی خود را حفظ کرد . یاد این شعر نرودا افتادم: لبخند بزن ، مهماتمان تمام شد. و منصور همیشه لبخند می زد و خیلی مواقع بلند بلند می خندید. نمی دانم این عکس جدی را چه کسی از او‌گرفته است اما حتما قبل و بعد از عکس با چند تا از آن شوخی های اصیل اصفهانی منصور روده بر شده است. واقعا بعد از مرگ مادرم چند ماه پیش این تلخ ترین خبری بود که این چند وقت شنیده ام. شاید اگر منصور بود می گفت: کاظمی خیلی اوضاع چ چپی شدهس می ترسم بالاخره من بیافتم ا تو بیمیری.

https://t.me/Kazemmoutabian