به بهار می نگرم و زمستان که گذشت به شکوفه های زیبای بهار و گل | من یه کازرونیم (کازرون مهم)
به بهار می نگرم و زمستان که گذشت به شکوفه های زیبای بهار و گل و شاخه سرسبز درختان به درختان پر از بار و خموش
به زمستان که گذشت و نیامد باران به لب خشک زمین به حسودی زمان آسمان گشته بخیل و به هم ریخته دارائی ما
زان همه رنجش و ویرانی دل ز پریشان که شده خشک و نباشد آبی برهوتی شده دریاچه ما به فنا رفته چرا ماهی و سرمایه ما
چه کسی فکر من است چه کسی می نگرد این همه حال پریشان شده شهرم را چه کسی مسئول است و چرا خاموش است چقدر داد زنم به که فریاد برم به کجا روی کنم به که گویم همه ی درد و غم و تنهائی
به بهار می نگرم و زمستان که گذشت و به بی یاوری شهر پر از عشق و شعور که ستم رفته مداوم بر او 1397/12/19 ابراهیم حسن زاده رستمی کازرون