#حکایت مهدی، خلیفه عباسی در زمان شكار از همراهانش جدا ماند. | کتابدونی
#حکایت
مهدی، خلیفه عباسی در زمان شكار از همراهانش جدا ماند. در نتیجه شب هنگام به خانه ی یک عرب بیابانی رفت، عرب برای میهمان غذایی كه در خانه موجود بود و كوزهای شراب پیش آورد. چون مهدی كاسهای از شراب خورد ، گفت: من یكی از خواص مهدیام، كاسه دوم خورد ، گفت: یكی از امرای مهدیام. كاسه سوم خورد، گفت: من مهدیام.
اعرابی كوزه را برداشت و گفت: كاسه اول خوردی، دعوی خدمتكار كردی. دوم دعوی امارت كردی. سوم دعوی خلافت كردی، اگر كاسه دیگر بخوری، بی شك دعوی خدایی كنی!
روز بعد همراهان مهدی جمع شدند، اعرابی از ترس گریخت. مهدی فرمود كه حاضرش كردند و مقداری زر به او دهند . اعرابی گفت: اشهد انك الصادق و لو دعیت الرابعه (گواهی میدهم كه تو راستگویی حتی اگر ادعای چهارم را هم داشته باشی.)