به نقل از زيد بن موسى پدرم از جدّم امام صادق صلوات الله عليهم برايم نقل كرد كه فرمود : امّ كلثوم دختر على صلوات الله عليهما در آن روز از پشت پوشش خود و در حالى كه صداى خود را به گريه بلند كرده بود به سخنرانى پرداخت و فرمود: اى كوفيان بدا به حالتان چرا حسين را خوار کردید و او را كشتيد و دارايى هايش را به تاراج برديد و براى خود برداشتيد و زنانش را اسير كرديد و به خاك سياه نشانديد؟ مرگ و هلاكت بر شما باد واى بر شما آيا مى دانيد چه بلاى بزرگى بر سرتان آمده است و بار چه گناهى را بر پشت خود نهاده ايد و چه خون هايى را ريختيد؟ و كدامين حرمت را شكستيد؟ و كدامين دخترك را ربوديد و چه اموالى را به تاراج برديد؟ بهترين مردانِ پس از پيامبر صلى الله عليه و آله را كشتيد و مرحمت از دل هايتان رَخت بر كشيد هان كه حزب خدا چيره اند و حزب شيطان زيانكارند سپس در قالب شعر فرمود: برادرم را محاصره كرديد و او را كشتيد ؛ واى بر مادرتان به زودى آتشى سزايتان خواهد بود كه شعله اش زبانه مى كشد خون هايى را ريختيد كه خداوند ريختن آنها را حرام كرده بود و قرآن و محمّد صلى الله عليه و آله نيز ريختن آنها را روا نشمرده بودند هان آتش مژده تان باد كه شما فردا در قهر آتشى خواهيد بود كه شعله اش زبانه مى كشد و من در زندگى ام بر برادرم خواهم گريست بر بهترين مولودى كه پس از پيامبر صلى الله عليه و آله متولّد شده است با اشكى فراوان و جوشان و ريزان كه بر گونه هايم هميشه جارى است و خشك نمى شود، راوی گوید: مردم صدا به گريه و ناله و زارى بلند كردند و زنان موهاى خود را پريشان نمودند و خاك بر سرشان ريختند و ناخن به چهره كشيدند و گونه هاى خود را خراشيدند و به صورتها لطمه زدند و ناله و فرياد كردند مردان نيز گريستند و ريش خود را كَنْدند و هيچ روزى مرد و زن گريانى بيشتر از آن روز ديده نشد.
منابع بحار الأنوار/ج۴۵/ص۱۱۲. مثير الأحزان/ص۸۸. نفس المهموم/ص۳۶۳.