Get Mystery Box with random crypto!

😂 خنده بازار 😜

لوگوی کانال تلگرام khandahbazar — 😂 خنده بازار 😜 خ
لوگوی کانال تلگرام khandahbazar — 😂 خنده بازار 😜
آدرس کانال: @khandahbazar
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.84K
توضیحات از کانال

آدرس این کانال در پیام رسان ایتا:
https://eitaa.com/khandahbazar
#خنده
#جوک
#طنز
#عکس
#گالری
#سرگرمی
#جوکستان
#مطالب
#شاد
#خنده_بازار
مطالب خنده دار😁 و نکته دار❓
عکس🖼 نوشته های باحال و نکته دار⁉️

Ratings & Reviews

1.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

2


آخرین پیام ها

2022-08-31 20:41:42
اگه جرات دارید از این شوخیا با شوهراتون کنید تضمینی طلاق میگیرید
51 views17:41
باز کردن / نظر دهید
2022-08-31 19:52:00
یارو زبونش می‌گرفته،

میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟

کارمند داروخونه می گه:

دیب دیگه چیه؟

یارو جواب می ده: دیب

دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

کارمنده می گه: والا ما

تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟

یارو می گه: بابا دیب،

دیب!

طرف می‌بینه نمی فهمه،

می ره به رئیس داروخونه می گه.

اون میآد می پرسه: چی

می‌خوای عزیزم؟

یارو می گه: دیب!

رئیس می پرسه: دیب دیگه

چیه؟

یارو می گه: بابا دیب

دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

رئیس داروخونه می گه:

تو مطمئنی که اسمش دیبه؟

یارو می گه: آره بابا.

خودم دائم مصرف دارم. شما نمی‌دونید دیب چیه؟

رئیس هم هر کاری می‌کنه،

نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه.

یکی از کارمندای داروخونه

میآد جلو و می گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا زبونش می‌گیره.

فکر کنم بفهمه

این چی می‌خواد. اما الان شیفتش نیست.

رئیس داروخونه که خیلی

مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع

برش داره بیارتش.

می‌رن اون کارمنده رو

میارن. وقتی می رسه، از یارو می‌پرسه: چی می خوای؟

یارو می گه: دیب!

کارمنده می گه: دیب؟

یارو: آره.

کارمنه می گه: که این

ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟

یارو میگه: آره،

همونه.

کارمند میگه: داریم! چطور

نفهمیدن تو چی می خوای!؟

همه خیلی خوشحال شدن که

بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی

یه کیسه نایلون مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی کارش.

همه جمع می شن دور اون

کارمند و با کنجکاوی می‌پرسن: چی می‌خواست این؟

کارمنده می گه: دیب!

می‌پرسن: دیب؟ دیب دیگه

چیه؟

می گه: بابا همون که این

ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!

رئیس شاکی می شه و می

گه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟

کارمنده می گه: تموم شد.

آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!

.

.

.

*دلم خنک شد، آخر نفهمیدین دیب چیه*                        
82 views16:52
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 22:15:49 یارو میره نونوایی میبینه صف مردونه شلوغه،صف زنونه خلوته
میره تو صف زنونه میگه






خانومم گفته دو تا نون بده
219 views19:15
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 16:51:47 ‏اصلا چرا مردها رو میبرن ک ماه رو پیدا کنن؟
اینا جوراباشونم نمیتونن پیدا کنن، ما زنها براشون پیدا میکنیم
چهارتا زن رو ببرن، ببین همزمان ماه شوال و ذی القعده و ذی الحجه رو هم براتون پیدا میکنن.
247 views13:51
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 16:45:39 ‏بند به بند نصیحت های هِموسو به جومونگ رو یادمه




ولی یادم نیس در خونه رو قفل کردم یا نه

.
246 views13:45
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 15:23:02 این که میگن ادم توی محدودیت ها پیشرفت میکنه راست میگند

مثلا خود من ۱۰ دقیقه نتم قطع شد توی همین محدودیت تونستم نت همسایه رو هک کنم
28 views12:23
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 07:53:52 من7 سال پیش میخواستم درس بخونم یه لحظه اومدم تلگرام ...




یه چیزیو از دوستم بپرسم هنوز اینجام


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
221 views04:53
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 07:53:03 دیوار دستشویی عمومی پر از جملات بزرگانه،













اما تاثیر گذارترین جمله که من تو دستشویی دیدم تو پادگان بود

نوشته بودن عجله نکن جزء خدمتت حساب میشه

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
222 views04:53
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 07:51:48 معنی انواع بوق در ایران:


بوووق: سلام فدات شم
بوق: مسیرت کجاست؟
بوبوق: بیا بالا
بوووق: برو کنار عوضی!
بوق: خانوم کجا؟ برسونمت فدات شم؟
بووق بووق: وایسا الاغ نوبت منه
بوق: حله آقا
بوق: شما آژانس خواسته بودین؟
بوق بوق بوق: عروس چقدر قشنگه ایشالا مبارکش باد
220 views04:51
باز کردن / نظر دهید
2022-08-28 12:46:35 ‏یه بارم آماده شده بودیم بریم مهمونی که یهو دیدیم در زدن

همه ساکت شدیم تا فکر کنن نیستیم
چند دقیقه بعد آروم خم شدم از زیر در نگاه کنم یه دفعه دیدم دوتا چشم ام ازون ور داره منو نگاه میکنه

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
288 views09:46
باز کردن / نظر دهید