Get Mystery Box with random crypto!

«‏آنجا یک قهوه خانه بود، اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای | ◗ خاتونِ جان ◖

«‏آنجا یک قهوه خانه بود، اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای. چرا؟
‏دنیا خراب می‌شد اگر دقایقی آنجا می‌نشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم؟
‏ عجله، همیشه عجله!
‏کدام گوری می‌خواستم بروم؟
من به بهانه رسیدن به زندگی،
‏همیشه زندگی را کشته ام...»
-محمود دولت آبادی