توی کتاب 'در راه' یه پاراگراف قشنگی بود که میگفت: تنها، آدمها | ◗ خاتونِ جان ◖
توی کتاب "در راه" یه پاراگراف قشنگی بود که میگفت: تنها، آدمهای دیوانه را دوست دارم آدمهایی که دیوانه ی زندگی اند، دیوانه ی حرف زدن، دیوانه ی نجات یافتن، در یک آن، خوره ی همه چیز هستند، آدمهایی که هیچوقت خمیازه نمی کشند، حرفهای معمولی نمی زنند، فقط می سوزند، می سوزند، می سوزند.