Get Mystery Box with random crypto!

خاتون

لوگوی کانال تلگرام khatoonmagazine — خاتون خ
لوگوی کانال تلگرام khatoonmagazine — خاتون
آدرس کانال: @khatoonmagazine
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 163
توضیحات از کانال

نشریه فرهنگی اجتماعی زنان

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-07-30 14:49:03 سیمین دانشور

سیمین دانشور متولد اردیبهشت ۱۳۰۰ بود و در اسفند ۱۳۹۰ در تهران درگذشت.

در معرفی نویسندگان زن ایرانی موفق، همیشه یکی از اولین گزینه‌ها سیمین دانشور است؛ زیرا او اولین زنی بود که در ایران به‌طور حرفه‌ای داستان‌ نوشت و اولین اثر او، یعنی کتاب سووشون، تاکنون به ۱۷ زبان مختلف دنیا ترجمه شده است. جالب است بدانید این نویسنده توانا اولین رئیس کانون نویسندگان ایران است.
سووشون داستان پرسوزوگداز «زری» و «یوسف» است؛ زوجی روشنفکر و رعیت‌دوست که در دوران جنگ جهانی دوم در شیراز زندگی می‌کنند و در خلال اتفاقات متعدد آن زمان، صحنه مرگ سیاوشان را ترسیم می‌کنند. سیمین در طول روایت داستان این خانواده، اوضاع شیراز آن سال‌ها را نیز به تصویر می‌کشد.

#سیمین_دانشور
#زنان_ایرانی

@khatoonmagazine
31 viewsedited  11:49
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 14:45:49 این حرف را نزن. بچه‌ات به دنیا بیاد، خوب می‌شی

parallel mothers
فیلم مادران موازی‌( پدرو آلمودوار ۲۰۲۱)


نزهت بادی

جنیس و آنا در اولین دیدارشان با هم در یک وضعیت مشترک هستند: هر دو می‌خواهند زایمان کنند. جنیس می‌گوید که خیلی خوشحالم اما آنا می‌گوید من خوشحال نیستم.

همانجاست که جنیس جمله کلیشه‌ای خطرناکی را بر زبان می‌آورد و به آنا می‌گوید: "این حرف را نزن. بچه‌ات به دنیا بیاد، خوب می‌شی".

زنان بسیاری وقتی مطرح می‌کنند که علاقه‌ای به مادر شدن ندارند، با همین جمله مواجه می‌شوند. زیرا از نظر عمومی میل به مادری یک امر غریزی در وجود همه زنان است و حتی زنانی که ابراز بی‌میلی به بچه‌دار شدن می‌کنند، بعد از مادر شدن از آن لذت می‌برند. اما این، یک فریب بزرگ است که زنان را به دام می‌اندازد.

فریبی که در فیلم "مادران موازی" نیز شاهد آن هستیم و می‌بینیم که آنای کم‌سن‌وسال و بی‌تجربه به‌ناگه به یک زن بالغ و مسئولیت‌پذیر بدل می‌شود و با تایید حرف جنیس به او می‌گوید که "حق با تو بود، بچه مثل یک موهبت است". همه این حرفها دروغ است، چه فامیل و آشنا به شما بگویند، چه انسیه خزعلی و چه یک فیلمساز اروپایی.

زنان با مادرشدن جادو نمی‌شوند، یکدفعه غریزه مادریشان به کار نمی‌افتد و به یک مادر مسئولیت‌پذیر تبدیل نمی‌شوند. مادر بودن یک انتخاب است و هر زنی باید برای آن، آگاهی، آزادی، علاقه، آمادگی پذیرش مسئولیت و شرایط مناسب را داشته باشد.
آلمودوار از فضاسازی، میزانِ سن و قاب‌بندی مشابه بهره می‌برد تا دو زن متفاوت را در مسئله مادری، مشابه بنمایاند.
دقیقا همین طرز فکر غلط است که تفاوت‌، تنوع و تکثر زنان را نادیده می‌گیرد و هدف نهایی همه آنها را مادر شدن مطرح می‌کند.

آنا با سن کم، بچه حاصل از تجاوز جمعی، بیکاری، بی‌پولی و بی‌خانمانی و عدم حمایت خانوادگی دقیقا همان حس و حال مادرانگی را دارد که جنیس در آستانه چهل‌سالگی، با بچه‌ای حاصل از رابطه عاشقانه، برخوردار از شغل و خانه و درآمد و پیشینه خانوادگی در مادر مجرد بودن.
تک‌تک مسائل زنان بر نحوه مواجهه آنها با بچه‌دار شدن تاثیر می‌گذارد و همانطور که زنان در زمینه‌های دیگر دست به انتخابهای متنوعی می‌زنند، در مسئله مادر شدن نیز شبیه به هم نیستند. بنابراین زنان به صرف داشتن رحم مشترک، انتخاب مشابه نخواهند داشت و رویای همه آنها، مادر شدن نخواهد بود.



#مادری
#تحلیل_فیلم


@Zane_Ruz_Channel
@khatoonmagazine
33 viewsedited  11:45
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 10:36:25 #ارغوان؛ گاهنامه فرهنگی تخصصی حوزه زنان و خانواده منتشر شد.

پرونده ویژه #منفی_۱۸

مدیر مسئول:فاطمه نادعلی زاده
سردبیر:حلیه توکلی

نسخه الکترونیکی شماره هشتم
مرداد ماه ۱۴۰۱


بخش هایی از آنچه خواهید خواند:

کودک همسری، سایه ای تاریک بر رویاهای کودکانه
معصومه صالحی/کارشناسی حقوق

قتل های ناموسی در پناه قانون
مهشید بهرامی/کارشناسی ارشد حقوق خانواده

دو آغوش برای یک کودک
رقیه گنج خوانلو/کارشناسی حقوق

آموزش جنسیت زده یا کلیشه های آموزشی؟
زینب نظری/کارشناسی ارشد پژوهش اجتماعی

بازماندن دختران از صعود به مراحله تحصیل
زینب محمدی/کارشناسی علوم سیاسی

چهار تیتر و یک دغدغه
وحید جدیدی/ارشد جامعه شناسی

معلولیت،خانواده و جامعه
فائزه تشکری/کارشناسی روان شناسی

داخلی یا خارجی؟چرا؟چطور؟
خدیجه صمدی/کارشناسی روان شناسی

@Nashriyat_SBU
58 views07:36
باز کردن / نظر دهید
2022-07-19 15:53:31
یک وقت‌هايی هست که بايد بگذاری موسیقی‌ای که دوست‌اش داری و باهاش خاطره ساخته‌ای، با صدای بلند در خانه پخش شود.

چای دم کنی و بگذاری نت‌ها در چای سرریز شوند.

آن‌وقت دو تا چای بریزی و بگذاری روی میز و با غيابِ دیگری حرف بزنی. هی حرف بزنی با کسی که آن سوی میز ننشسته است ...

#آوازهایی_که_مادرم_به_من_آموخت
#آنتونين_دوورژاک

@BookTop
@khatoonmagazine
77 viewsedited  12:53
باز کردن / نظر دهید
2022-07-19 15:35:47
در میان صورتهای مختلف تبعیض، وضعیت تاهل مبنای دیگری برای تبعیض در استخدام زنان است. در حالیکه در بخش دولتی، برای استخدام زنان متاهل بودن، امتیاز به شمار می رود، در بخش خصوصی تجرد شرط مهمی است.

در بخش دولتی فرزند داشتن امتیاز است و در بخش خصوصی حاملگی و زایمان خطر اخراج را به همراه دارد.

بازار کار دوگانه به این شکل متناقض زندگی شخصی و انتخاب های زنان را کنترل می کند. بخش خصوصی این پیام را به زنان می دهد که بین کار و زندگی شخصی فقط یکی را می توانند داشته باشند و بخش دولتی می فرماید تا شوهر نداشته باشید از امتیاز کار دولتی خبری نیست!

این کنترل متناقض یکی از راههای خانه نشین کردن زنان هم هست. زنان به علت سیاست های جنسیت زده، شانس زیادی برای استخدام در بخش دولتی ندارند بنابراین به بخش خصوصی و به ویژه بازار کار ثانویه رانده می شوند و در آنجا هم به شرط آنکه برای شرایط بهره کشی و کنترل کامل کارفرما بر زندگی شان آماده باشند شغلی به دست می آورند. نهایتا فشار اجتماعی برای ازدواج و هراس از تجرد قطعی ممکن است زنان را به رها کردن کارشان مجبور کند...

سیمین کاظمی

@Zane_Ruz_Channel
@khatoonmagazine
70 viewsedited  12:35
باز کردن / نظر دهید
2022-07-10 16:06:17 سیمون دوبووار و جنبش فمینیسم جامعه شناسی زنان
ذبیح مدرسی

این جزوه که به کوشش ذبیح مدرسی تدوین شده است، به بررسی زندگی و آثار سیمون دوبوار، فیلسوف و فمینیست معروف فرانسوی، به اختصار می‌پردازد. در این مقاله پس از بیان زندگی‌نامه دوبوار دورانی که وی در آن می‌زیسته مورد بررسی قرار گرفته و پس از آن تاثیر این فیلسوف بر اندیشه فمینیسم بعد از وی مورد تحلیل قرار می‌گیرد. در پایان نیز با ذکر چند مصاحبه و نگاهی به زندگی شخصی وی با ژان پل سارتر، نویسنده در صدد نقد آثار این فیلسوف فقید بر‌می‌آید.


#معرفی_کتاب
#سیمون_دوبووار


@Zane_Ruz_Channel
@khatoonmagazine
83 viewsedited  13:06
باز کردن / نظر دهید
2022-07-10 15:41:04 ادامه پیشنهاد چهارم

شاید باورتان نشود که بارها و بارها زنان و مردان به من گفته اند که انتظار دارند پرونده ای برای تبعیض جنسیتی باز کنم و وجود آن را به اثبات برسانم، اما چنين انتظاری را هرگز برای تبعیض نژادی نداشته اند (ظاهرا در دنیای بزرگ تر و نه در دایره کوچک من، آدم های زیادی هنوز برای اثبات تبعیض نژادی اندر خم یک کوچه اند.)
شاید باور نکنی که هرازگاهی افرادی که به آنها توجه دارم و از آنها حمایت می کنم، تبعیض های جنسیتی را کتمان می کنند یا آن را کمرنگ جلوه می دهند.
درست مثل دوستمان ایکنگا که همیشه هر چیزی را که به واسطه تنفر از زن ایجاد شده است، به سرعت رد می کند و هرگز تمایلی به شنیدن یا شرکت در مباحث مربوط به برتری زنان نشان نمی دهد. یادم هست یک بار گفت: «با اینکه باور عموم این است که پدرم در خانه ما همه کاره است. این مادرم است که در پشت صحنه همه چیز را مدیریت می کند.»
او فکر می کرد با این جمله، جنسیت گرایی را رد می کند، در صورتی که برعکس، این جمله پر از تبعیض جنسیتی است.
سوال این است: «چرا پشت صحنه؟»
اگر زنی قدرت دارد، پس چرا باید آن را پنهان کند و پشت صحنه بایستد؟
اما حقیقتی تلخ وجود دارد: دنیای ما پر از مردان و زنانی است که زنان قدرتمند را دوست ندارند.
انگار همگی شرطی شده ایم که قدرت را با مردانگی پیوند دهیم، به طوریکه زن قدرتمند را یک پدیده غیر طبیعی بدانیم و وقتی می شنویم که زنی قدرتمند است، او را بازجویی می کنیم.
می پرسیم:《آیا او متواضع است؟ آیا لبخند می زند؟ گستاخ نیست؟ به خانه و زندگی اش هم می رسد؟ 》
این سوال ها را هرگز در مورد مردان قدرتمند نمی پرسیم و این نشان می دهد که این همه شگفتی و ناراحتی ربطی به قدرت داشتن آن زن ندارد بلکه به زن بودن او وابسته است.
همواره زنان قدرتمند را افراطی تر از مردان قدرتمند می کنیم و این حاصل همان فمینیسم گرایی مشروط است.

#معرفی_کتاب
#ماینفیست_یک_فمنیست

@khatoonmagazine
71 viewsedited  12:41
باز کردن / نظر دهید
2022-07-10 15:40:19 ماینفیست یک فمنیست در پانزده پیشنهاد
چیماندا انگوزی آدیشی


چهارمین پیشنهاد

«از خطر آنچه فمینیسم مشروط نامیده می شود، آگاه باش.»
منظور از فمینیسم مشروط، برابری حقوق زن و مرد تحت شرایطی خاص است.
لطفا این ایده را به طور کامل رد کن، زیرا کم عمق، سطحی و محکوم به شکست است. فمینیست بودن مثل باردار بودن است. تو یا باردار هستی یا نیستی. یا به برابری حقوق زن و مرد ایمان داری یا نداری.
فمینیسم مشروط از استعاره هایی این چنینی بهره می گیرد که «مرد سر است و زن گردن.» یا «مرد راننده است، اما زن در صندلی جلو می نشیند.» بدترین قسمت این مفهوم آن است که مردان را به طور غریزی جنس برتر معرفی می کند، اما تأکید می کند که مردها باید با زنان خوش رفتار باشند.
هرگز! هرگز! حال خوب یک زن به اساس و پایه ای محکم تر از خیرخواهی نیاز دارد.
فمینیسم مشروط از زبان اجازه گرفتن استفاده می کند.
همان طور که میدانی ترزا می، نخست وزیر انگلستان است و یک روزنامه مترقی انگلیسی، شوهر او را به این شیوه توصیف می کند: «فیلیپ می در سیاست به عنوان مردی شناخته شده است که در صندلی عقب نشسته و به همسرش ترزا اجازه داده است تا بدرخشد.» اجازه داده؟! چه عبارت خنده داری!!
حالا بیایید این جمله را بر عکس کنیم. «ترزا می به شوهرش اجازه داده است که بدرخشد.» به نظرتان مفهومی دارد؟
اگر فیلیپ می نخست وزیر بود، شاید به جای این جمله می شنیدیم که همسر فیلیپ او را در پشت صحنه حمایت می کند یا پشت اوست، یا کنار او ایستاده است و از او حمایت می کند، اما هرگز نمیشنیدیم که ترزا به شوهرش اجازه داده است که بدرخشد.
اجازه دادن، واژه ای مشکل ساز است. اجازه با قدرت سروکار دارد. اغلب اوقات اعضای انجمن فمینیسم مشروط نیجریه می گویند: «زنان را به حال خود رها کنید و بگذارید تا جایی که شوهرانشان اجازه می دهند، بلند پروازی کنند. »
شوهر، همراه است. زن نیز دختر مدرسه ای نیست. تا وقتی اجازه گرفتن و اجازه دادن یک سویه استفاده می شود، که اغلب نیز به همین گونه است، زندگی مشترک برابر را تداعی نخواهد کرد.
دیگر مثال فاحش از فمینیسم مشروط گفته مردانی است که می گویند: همسر من مجبور نیست کارهای خانه را انجام دهد، وقتی همسرم سفر است من این کارها را انجام می دهم.»
یادت هست چند سال پیش مطلب عجیبی در مورد من خواندیم و حسابی خندیدیم؟ نویسنده مرا متهم کرده بود که عصبانی هستم.
انگار عصبانیت حسی است که باید از آن شرمنده بود. البته که من عصبانی هستم. من از تبعیض عصبانی هستم. من از جنسیت گرایی عصبانی هستم، اما این روزها به این نتیجه رسیده ام که آنچه مرا بیشتر می آزارد و عصبانی می کند، جنسیت گرایی است نه تبعیض؛ زیرا حس میکنم من تنها کسی هستم که نسبت به جنسیت گرایی،خشم دارد.
من در میان افراد زیادی زندگی میکنم که به راحتی تبعیض نژادی را بیان می کنند، ولی در مورد نابرابری جنسیتی حرفی به میان نمی آورند.

#معرفی_کتاب
#ماینفیست_یک_فمنیست

@khatoonmagazine
55 views12:40
باز کردن / نظر دهید
2022-07-03 08:22:30
بخشی از متن کتاب باشگاه مشت زنی فمینیستی

جعبه ابزار مورد نیاز شما:

١- تیروکمان برای شلیک به آنهایی که چوب لای چرخمان می گذارند.
۲- بلندگو برای شنیده شدن صدایمان
۳- دستمال کاغذی برای پاک کردن اشک هایمان ۴- سنجاق سر برای آنکه هنگام نبرد، موهایمان جلوی چشمانمان را نگیرد.
۵- مهری به اسم خودمان تا کسی نتواند ایده ما را بدزدد.
۶- یک بطری آب خنک برای مواقعی که به آن نیاز داریم.

فمینیست/ اسم:
فردی که به برابری بین دو جنس اعتقاد دارد. (شما!)

مردسالاری/ اسم:
سازوکاری که توسط مردان و برای آنها خلق شده است.
درست است که تمام مردان بخشی از مردسالاری نیستند، اما در این کتاب عبارت مردسالاری را به عنوان مرد به کار برده ام.

باشگاه مشت زنی فمینیستی/ اسم:
رفقا، همراهان و دسته دخترانی حامی شما؛ سیستم حمایت کننده خاص شما؛ رفقای گرمابه و گلستان شما.


#معرفی_کتاب
#باشگاه_مشت_زنی_فمینیستی

@khatoonmagazine
87 viewsedited  05:22
باز کردن / نظر دهید
2022-07-03 08:19:21 کتاب باشگاه مشت زنی فمینیستی: راهنمای بقا در محیط‌های جنسیت‌ زده
 جسیکا بنت


این کتاب قرار است با روایتی طنزگونه و سرشار از شوخی و شیطنت به شما کمک کند تا به زنی قدرتمند تبدیل شوید، در محیط کار از حق خود دفاع کنید و تبعیض‌های جنسیتی را کنار بگذارید.

تا به حال پیش آمده که در محل کارتان به خاطر زن بودن شما را ضعیف و غیرمنطقی بدانند و متناسب با شایستگی‌تان با شما رفتار نکنند؟ اگر چنین است، بهتر است بدانید که تنها نیستید. به احتمال زیاد تمامی زنانی که در جامعه مدرن امروزی مشغول به کار هستند، متوجه تبعیض‌هایی شده‌اند که نسبت به آن‌ها اعمال می‌شود. این تبعیض‌ها گاهی بسیار فاحش هستند و گاهی به قدری جزئی و حاشیه‌ای محسوب می‌شوند که شاید کمتر به چشم بیایند. برای آگاهی بیشتر و چگونگی مقابله با این تبعیض‌های جنسیتی که حتی با پیشرفته شدن جوامع نیز کمرنگ نمی‌شوند، زنانی در یک آپارتمان جمع می‌شوند. آن‌ها در هر دیدار درباره‌ی سرخوردگی‌ها، تبعیض‌های جنسیتی که تجربه می‌کنند و مشکلات‌شان گپ می‌زنند تا سرانجام بتوانند برای هر کدام‌شان راه‌حلی پیدا کنند. در اصل، آن‌ها درصدد مبارزه هستند؛ مبارزه‌ای مدنی و بدون خشونت. نتیجه‌ی گپ زدن‌های این چند زن، به کتاب باشگاه مشت‌زنی فمینیستی (Feminist Fight Club) تبدیل شده است.

جسیکا بنت در گروه نویسندگان و روزنامه‌نگارانی قرار دارد که دغدغه‌ی جنسیت، فرهنگ جنسیتی و... را در آثار خود منعکس می‌کند. این نویسنده در کتاب باشگاه مشت‌زنی فمینیستی فقط به روایت مشکلات زنان با زبان طنز نمی‌پردازد، بلکه در کنار هر داستان به ارائه‌ی راهکارهای متنوع و آمار دقیقی از وضعیت مشابه زنان دیگر در سرتاسر دنیا اشاره دارد. در اصل می‌توان کتاب باشگاه مشت‌زنی فمینیستی را مانیفست یا راهنمای زنان دانست که از جنسیت‌زدگی محل کار به ستوه آمده‌اند.

جملات برگزیده باشگاه مشت زنی فمینیستی:

- وقت
ی مردی در آینه نگاه می‌کند و شغل آینده‌اش را تجسم می‌کند، خودش را در لباس یک سناتور می‌بیند. اما زنان هرگز تا این حد جسور نیستند.
- قانون، هیچ کاری از دستش برنمی‌آید. ما باید خودمان دست به کار شویم. زنان این کشور باید انقلابی شوند.

در بخشی از متن کتاب باشگاه مشت زنی فمینیستی می‌خوانیم:

بانوی
سرسخت دیگری به نام راشل داشتیم که توسعه دهندۀ وب بود. یک بار رئیسش که مرد بود او را سرزنش کرد که چرا با کارمندان بخش خودش جدی برخورد می‌کند. این سرزنش حاکی از آن بود که همه انتظار دارند یک رئیس زن صدایش را بالا نبرد، مقتدر نباشد و بر طبق استانداردهای پذیرفته شدۀ جامعه کمی ظرافت داشته باشد. اما این زن در کار خود بسیار موفق بود و هیچ‌کس نمی‌توانست کارش را زیر سؤال ببرد. پس چرا بلندی صدایش تا این اندازه مهم شده بود؟

یکی دیگر از اعضای گروه، مستندسازی به نام تانیا بود. او ایدۀ جالبی برای تولید یک مستند ارائه کرده بود، اما مدیرانش ایدۀ او را برای اجرا به یک همکار مرد داده بودند. بسیار خشمگین بود، اما ساکت ماند تا کسی به او برچسب احساساتی بودن نچسباند یا نگوید که فلانی مهارت کار تیمی ندارد.

در آن زمان خود من در مؤسسۀ تامبلر کار می‌کردم. بخشی از کار من این بود که ابتکار عمل به خرج دهم و روزنامه‌نگارانی استخدام کنم تا محتوای یک پلتفورم بلاگ‌نویسی را که بیشتر به اسم گیف شناخته می‌شد، تدوین کنند. مزایای یک شرکت فناوری در لحظۀ اول خیلی چشم‌نواز به‌نظر می‌رسید: غذای مجانی، عصرانه‌های متنوع، امکان آوردن سگ خانگی خود به محل کار، قهوۀ سرد و لذت‌بخش، تعطیلات پیاپی، یخچال هوشمند کوچکی که با اثر انگشت، نام و علاقه‌مندی‌هایت را در نوشیدنی تشخیص می‌داد، میز پینگ‌پونگی برای اینکه وقتی از سفر برگشتی و استراحتت را کردی، بتوانی ورزش کنی.

اما چیزهای آزاردهنده هم کم نبودند: بگذارید بگویم که این میز پینگ‌پونگ حدود یک متر از میز کار من بلندتر بود و هر بار که بازی می‌کردم توپ پینگ‌پونگ با لپ‌تاپم برخورد می‌کرد. سفرهای غیرکاری به بازی بسکتبال و بازی‌های دوران قرون وسطی ختم می‌شد و ساعات تنفس در دفتر همۀ کارمندان دور همان میز پینگ‌پونگی که از میز کارم بلندتر بود، جمع می‌شدند و بازی فوت کردن لیوان یک بار مصرف راه می انداختند.


منبع
Www.Ketabrah.ir

#معرفی_کتاب
#باشگاه_مشت_زنی_فمینیستی

@khatoonmagazine
68 viewsedited  05:19
باز کردن / نظر دهید