ما تحسبنیش/ با من حساب نکن #شيرين_عبدالوهاب ماتحسبنیش على ذنب عملته أنت یا حبیبي ومتلومنیش گناهی که تو انجام دادی را با من حساب نکن و مرا سرزنش نکن طول عمرى بخاف اني اجرح یوم احساسك تمام عمرم ترسم از این بود که احساست را جریحه‌دار نکنم ماتسبني اعیش انا رافضة ارجعلك بعد خیانتك لیا مافیش چرا رهایم نمی‌کنی تا زندگی کنم، نمی‌خواهم به سوی تو بازگردم، بعد از این خیانت تو دیگر امکان ندارد عمرى ماشکیت لو حتى ثواني فى اخلاصك در زندگیم حتی لحظاتی هم به خلوص تو شک نکردم یاما قولت علیك ان انت انانى مابتفکرش الا فى روحك من گفتم که تو خودخواهی و به جز به خودت به چیز دیگری فکر نمی‌کنی بتقولي عایش لك وانت عایش بس لروحك می‌گویی برای تو زنده‌ام ولی تو فقط برای خودت زنده‌ای انت شوفت عینیك وکمان بتکدب عیني وجاى تقول حکایات تو به چشم خودت دیدی و جلوی چشمان من می‌گویی وجود ندارد و می‌گویی این حرف‌ها چیست کل ما اقربلك تبعدني عنك مسافات هر موقع می‌خواهم به تو نزدیک شوم، مرا از خودت دور می‌کنی منك لله قلبى بیتألم من جوه من اللي انا حساه پناه بر خدا، قلبم از درون ناراحت است، از آنچه احساس می‌کنم ماشیه ومش شایفه انا قدامي ولا حوالیا می‌روم و نمی‌بینم چه چیز در برابر و چه چیز پیرامون من است بقى سهل علیك انك تجرحني وتظلمنى انا هونت علیك برایت آسان شده که به من ستم کنی، آزارم دهی، دیگر برایت ارزشی ندارم کان نفسي تجرب إحساسى صعب علیا این احساسی که تجربه می‌کنم برای من هم سخت است... (مترجم: لاأدري) @khatooon40 1.1K viewsKhatoon Kh, 18:06
