در جواب این دوست عزیزمان که دریا بودن سردرود را به استناد اسن | پژواک#خلجان
در جواب این دوست عزیزمان
که دریا بودن سردرود را به استناد اسناد مالکیت اراضی قدیمی سردرود که در آنها به اصطلاحاتی همچون "اسکله زمیسی" "بَرَ گمیسی" بیان نموده اند باید عرض نماییم:
بغیر از دریاچه ارومیه ، مهرانه رود ، آجی چای ، هیچیک از کتابهای تاریخی ، در حوالی کوه سهند و جنوبغرب تبریز ، اشاره به دریا ، دریاچه یا حتی رود ننموده اند.
باقی ماندن نام اراضی با این اصطلاحات و درج آن در اسناد مالکیت ، حتما باید متصل به واقعه ی مللموس و قابل مشاهده در قرنهای اخیر باشد
اسناد مالکیت رسمی حدودا در اوایل قرن اخیر یعنی اوایل سال ۱۳۰۰شمسی صادر شده اند ، پس در اوایل سال ۱۳۰۰ طی اسناد رسمی و یا حتی سالهای قبل از آن طی اسناد عادی ، حتما باید نشانه هایی از وجود دریا یا آب در این اراضی وجود داشته و ملموس باشد تا در اسناد مالکیت درج گردد در حالی که
در حالی که در کتابهایی همچون نزهه القلوب که حمدالله مستوفی در سال ۷۴۰ قمری یعنی حدودا ۷۰۰ سال قبل نوشته اند ، در بخش مربوط به آذربایجان و اشاره به شهرها و مناطق آن از جمله شهر سردرود ، هیچ سخنی از دریا و آب به میان نیامده است.
حتی در کتیبه سارگن دوم پادشاه آشور و در زمان حمله به منطقه آذربایجان در ۷۱۴ سال قبل از میلاد یعنی حدودا ۳۲۰۰ سال قبل که بسیاری اماکن این منطقه درآن کتیبه درج گردیده ، اشاره ای به دریا یا رود در این منطقه نشده است.
همچنین در کتاب تاریخ طبری به قلم محمدبن جریر طبری که حدودا ۱۲۰۰ سال قبل تحریر یافته هیچ رد پایی از آب و دریا در این منطقه به چشم نمیخورد.
یا حتی کتابهای تاریخ تبریز یکی به قلم ولادمیر مینورسکی و دیگری به قلم رحیم رئیس نیا و نوشتجات احمد کسروی خالی از آب و دریاست
کتابهای تاریخی به کنار چگونه ممکن است دریایی در حوالی سردرود وجود داشته باشد و نام و نشان آن سینه به سینه به نسل بعدی منتقل نشود اما به یکباره سر از اسناد مالکیت درآورده باشد!!!
تنها قرینه ممکن بر این فرضیه ، پیشروی دریاچه ارومیه تا این قسمت از خاک آذربایجان است که آن هم بدلیل شوری و نمک فراوان در آن و عدم رویش گیاه و درخت قابل رد است که البته تایید و رد تخصصی آن نظریه متخصصین در این امر را میطلبد.
و در آخر مگر آنکه وجود دریا در این منطقه به سالهای خیلی خیلی دور یعنی مثلا ۱۰ هزار سال قبل یا بیشتر برسد که تا حال از طرف هیچ کارشناس جعرافیایی یا تاریخی این امر بیان نشده است که حتی در صورت وجود ، بعلت عدم بیان آن در تاریخی شفاهی یا همان روایات سینه به سینه و عدم درج آن در تاریخ کتبی یا همان کتب تاریخی ، شائبه ای از ابهام را بوجود میاورد.
نمیدانم در مورد شهر سردرود آیا باید نظریه ساردوری را بپذیریم که طی این نظریه تریبون و قلمهای این شهر مدعی هستند نام سردرود برگرفته از نام ساردوری دوم پادشاه حکومت اورارتو میباشد که به مرور از ساردور به سردرود تغییر یافته است یا نظریه فعلی شما که حاکی از دریا بودن منطقه سردرود است!؟
با کمال احترام به شخصیت ایشان این جوابیه درج گردید ، اما تایید قطعی یا رد قطعی نظریه فوق در حیطه ی کارشناسان مجرب تاریخ و جعرافیا میباشد
ولی دور از حضور ایشان و تمام محققین منطقه سردصحرا ، گاها اشخاصی بر اساس برداشت شخصی و توهمات ذهنی و بدون دلیل و برهان، مطالبی راجع به خلجان و منطقه سردصحرا بیان نموده و آن را بنام تاریخ به خورد ملت و جامعه میدهند که ارزش وقت گذاشتن و جواب دادن بدانها متصور نمیگردد
