Get Mystery Box with random crypto!

با سلام و احترام در خصوص مطلبی که در مورد فروش املاک به افراد | پژواک#خلجان

با سلام و احترام
در خصوص مطلبی که در مورد فروش املاک به افراد غیربومی ارسال کرده بودید، نکته ای به ذهن بنده رسید.
در بسیاری از شهرها و روستاهای آذربایجان ورود افراد غیربومی مشکلات بسیاری را برای ساکنان اصلی آن شهرها و روستاها ایجاد کرده، حتی در بسیاری از آنها حرکتهایی برای تشویق مردم به عدم فروش زمین به غیربومی ها به راه افتاده است.
غیر بومی ای که ملک شما را می خرد ممکن است فرهنگ، زبان حتی مذهب متفاوتی داشته باشد، در ابتدا این مسئله چندان مشکلی ایجاد نمی کند، اما معمولا اهالی زمانی به خودشان می آیند که نیمی از شهر یا روستایشان به دست کسانی افتاده که مشکلات فرهنگی جدی برای اهالی ایجاد می کنند و به علت صاحب ملک بودن ادعای زیادی هم دارند.
اوضاع شهرهای اورمیه، نقده و بسیاری از شهرهای آذربایجان غربی و اخیرا مناطقی مثل باغ معروف در همین نزدیکی مسئله ای نیست که به گوشتان نرسیده باشد، اما اگر نشنیده اید می توانید سفر کوتاهی به این شهرها داشته باشید و در این خصوص از اهالی قدیمی پرس و جو کنید.
یکی از افتخارات بنده به عنوان یک خلجانی که در مناطق مختلف ایران هم زندگی کرده ام این است که خلجان کاملا اصالت خود را حفظ کرده است. در دنیای پرتلاطم امروز مناطقی مثل خلجان آخرین سنگرهای هویت ملت ما هستند.
در صورتی که مردم شروع به فروش زمین های خود بکنند همه آنهایی که زمینشان را فروختند احتمالا به تبریز یا سایر شهرهای بزرگ مهاجرت می کنند و طی چند سال در آن شهر حل می شوند و خلجان نیز در دست سوداگران املاک هر روز از شکلی به شکلی در میآید و در نهایت ظرف شاید ۲۰ سال کلا نه خلجان باقی می ماند نه خلجانی.
شما که دغدغه حفظ نام خلجان و هویت تاریخی آن را دارید، فکر می کنید اگر پای غیر بومی ها به کوچه باغ های خلجان که نسبت به سردرود خوانده شدن آنها اینقدر حساس هستید باز شود چه می شود؟ تغییر نام که قطعی است اما در مقایسه با بلاهایی که بر سر این کوچه باغ ها خواهد آمد هیچ است. تمام آن دیوارهای قدیمی و زیبا جای خودشان را به دیوارهای بلوکی زمخت و سرد خواهند داد. اهالی باغ های بزرگ را تکه تکه کرده با متراژهای ۵۰۰ الی ۱۰۰۰ متر خواهند فروخت، هر خریداری که بیاید، اول دور زمینی که خریده با بلوک سیمانی دیوار خواهد کشید، سپس یک ساختمان کوچک در آن خواهد ساخت، تمام این ساخت و سازها خاک حاصلخیز را نابود خواهد کرد. این خریدارها در بهترین حالت اگر تبریزی باشند و هدف دیگری نداشته باشند، هدفشان این است که محلی برای تفریح داشته باشند. اما در مورد باغداری و نگهداری درختان هیچ اطلاعی ندارند. حتی آبیاری درست را هم بلد نیستند. چون آبیاری سنتی به نظرشان سخت است، هر کدام یک چاه حفر خواهند کرد و آب را هم شدیدا هدر خواهند داد، نتیجه آن خشک شدن چشمه ها و قنات های چند هزار ساله خلجان خواهد بود. در کنار اینکه هرگز حاضر نخواهند شد برای لایروبی و نگهداری قنات های قدیمی قرانی بپردازند، اگر قنات در زمینشان واقع باشد اجازه دسترسی به اهالی هم نخواهند داد. چون نگهداری و سمپاشی صحیح درختان را بلد نیستند به مرور آفت ها در منطقه زیاد خواهد شد. بعد از مدتی خسته شده باغچه شان را خواهند فروخت و خریدار بعدی بلاهای جدیدی بر سر خاک و آب خواهد آورد تا خسته شود. در بسیاری از کشورها تقسیم زمین های کشاورزی و باغی به قطعات کوچکتر ممنوع است، چون در این حالت سودآوری کشاورزی و باغداری از بین رفته و باعث نابودی مناطق حاصلخیز خواهد شد، متاسفانه مانند بسیاری از موارد در این مورد هم متولیان مملکت اوضاع را بی صاحب رها کرده اند.
یعنی طی یک دوره زمانی سی چهل ساله باغ های خلجان تبدیل به قطعاتی بی حاصل شده و سپس به مسکونی تغییر کاربری خواهد داد. مناطقی که ساکنانی متنوع خواهد داشت که نه دغدغه حفظ خلجان را دارند نه اصلا نغیم و غیره برایشان معنی و مفهومی خواهد داشت.
اما سر دیگر ماجرا، کسانی که ملک خود داخل روستا یا در باغات را فروخته اند چه بر سرشان خواهد آمد؟ معمولا کسانی که از روی نیاز زمینشان را می فروشند آنقدر قدرت اقتصادی ندارند که پول زمین را صرف سرمایه گذاری و درآمدزایی بکنند، در بهترین حالت شاید یک خانه در تبریز برای خودشان بخرند، اما در بسیاری از موارد که خیلی هم شاهدش بوده ام، پول را در بانک می گذارند تا از سود ماهیانه آن استفاده کنند، خوب با اوضاع تورمی ایران، این پول چقدر ارزشش را حفظ می کند؟ پنج سال بعد ارزش دلاری آن یک دهم می شود. یعنی شخص فقیر بود حالا فقیرتر شده و دیگر زمینی هم ندارد.

راهکار ایجاد درآمد در یک منطقه قطعا فروش زمین نیست. روستاهایی را دیده ام که یک نفر رفته و یک صنعت خاص را یادگرفته و همه اهالی روستا را با این صنعت آشنا کرده و درآمدهای خوبی هم کسب می کنند. در بعضی روستاهای اطراف سلماس کل اهالی روستا در حیاط خانه هاشان مشغول صنعت ساخت لوازم پلی استر هستند.