هم آینه ایم و هم تصویر آینه،، هم دردیم و هم درمان،، هم آب گوار | 🕉 سالک عشق 🕉
هم آینه ایم و هم تصویر آینه،، هم دردیم و هم درمان،، هم آب گواراییم و هم کوزه،، هم تماشاگریم هم تماشا شده،
اساسی ترین هنر، مشاهده گری است، بین ما و جهان هستی جدایی نیست،، بخش های از یک کل هستیم،، درست همانطور که دو دست من بخش هایی از یک واحد زنده هستند،، می توانم ترتیبی بدهم که آن ها با هم بجنگند، می توانم یک دست را بادست دیگر بزنم و زخمی کنم،، می توانم ترتیبی بدهم که هر دو با هم دوست و مهربان باشند،
وقتی یک درخت را می بینی، یا ماه ، رودخانه و یا اقیانوس را، یک هستی بیشتر وجود ندارد،
"هم دردیم و هم درمان ، هم آب گواراییم و هم کوزه" هم رنج هستیم و هم شعف، هم جهنم هستیم و هم بهشت، زیرا در جهان هستی تضادی وجود ندارد. تو هم آینه هستی، هم آنچه که توسط آینه بازتاب داری،، در عمق تمام دوگانگی ها، در یک هستی به هم متصل هستند، "هم آینه ایم و هم بازتاب آینه ما این لحظه از ابدیت را مزه می کنیم " فقط این لحظه را تماشا کن، در این سکوت چیزی را ، در ورای زمان مزه می کنی، وقتی که می رقصی ، و یا آواز می خوانی ، به خودت اجازه بده که ، چنان غرق شوی که ، هیچ چیز پشت سرباقی نماند؛ آنوقت وارد معبد الهی شده ای،
جایی که تو آینه هستی، و صورتی هستی که در آینه می بینی، جایی که هم مرید خالص هستی ، و هم آن خدایی که خودت را به او پیشکش کرده ای... " تمامی هستی یک ماهیت دارد ؛ دوگانگی و تضادی وجود ندارد. " می توانی تضادهای زیادی در زندگی پیدا کنی ؛ و همچنین می توانی دریابی که همگی این ها مکمل هستند.
