نازلی و شهرش استانبول #مهرنوش_چمنی/ کلبهکتابکلیدر: گاهی اوق | کلیدر، کودک و نوجوان
نازلی و شهرش استانبول
#مهرنوش_چمنی/ کلبهکتابکلیدر: گاهی اوقات والدین ترجیح میدهند کتابهایی با نویسنده خارجی برای بچههایشان نخرند چون معتقدند با فرهنگ ما جور در نمیآید. به درست و غلط این حرف کاری ندارم، اما باعث شد دنبال کتابهایی با تشابهات فرهنگی بیشتر بگردم. دست بر قضا با «بهترین سوپرمارکت دنیا» آشنا شدم و از اینکه از همسایههای تُرک زبانمون غافل بودیم تعجب کردم. این شد که سری کتابهای «نازلی و شهرش استانبول» را هم برای کتابفروشی سفارش دادم.
آپارتمان مرموز
مجموعهی چهار جلدی «نازلی و شهرش استانبول» نوشتهی «نازلی ارای» توسط نشر شهر قلم منتشر شده است. نازلی دختر کوچولویی که در محلهی قاسم پاشا زندگی میکند و ماجراهایی از محله و مدرسه و شگفتیهای کودکیاش روایت میکند. کتابهایی از این دست چیزی بین فرهنگ ایرانی و به قولی "خارجی" هستند. ماجراهایی که از تصورات کودکی ما چندان دور نبوده و در عین حال خیلی هم اسامی آشنای ایرانی دارند. نازلی و دوستش عثمان به یک مهمانی در آپارتمان مرموز فرژ دعوت میشوند و شعبده باز، عثمان را توی جعبه غیب میکند. اما پس از پایان شعبده، عثمان باز نمیگردد. نازلی تصمیم دارد هرطور که شده باز هم به مهمانی رفته و عثمان را نجات دهد. توصیف نازلی از محلهِی کودکیاش را میخوانیم:
صدای ماستفروش
بوی اتو را هم میشناختم، بوی ملایم رطوبت. وقتی که خدمتکار خانه شلوار پدرم را اتو میزد. از توی کاسه آب برمیداشت و میپاشید روی پارچهی نخی نازکی که انداخته بود روی شلوار و بویی بلند میشد که توی حلق آدم میماند. تمام این بوها بخشی از کودکی، محلهی قدیمی و زندگیام در آپارتمان سعادت بود. سر و صدای کبوترها، چاقو تیزکنی که هر روز ظهر از جلوی پنجره میگذشت، صدای ساراندی ماستفروش که مادرم را از پایین صدا میزد، ماست توی ظرفی گود، با خامهی زردرنگ رویش.
نازلی و شهرش استانبول، #نازلی_ارای، #مژده_الفت، #نشر_شهرقلم