لعلِسیرابِ به خونتشنه، لب یار من است وز پی دیدنِ او دادنِ جان، کار من است شرم از آن چشمِ سیه بادش و مژگان دراز هر که دل بردنِ او دیدو در انکارِ من است #حافظ 367 views05:43