Get Mystery Box with random crypto!

روان شناسی کودک و نوجوان

لوگوی کانال تلگرام kodakvnojavan — روان شناسی کودک و نوجوان ر
لوگوی کانال تلگرام kodakvnojavan — روان شناسی کودک و نوجوان
آدرس کانال: @kodakvnojavan
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 41
توضیحات از کانال

کودک و نوجوان

Ratings & Reviews

4.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2021-11-21 08:04:24 فرزندم #دست_بزن دارد، رفتار مناسب با او چيست؟

خیلی از رفتارهای نامناسب بچه ها، به منظور جلب توجه والدین انجام می شود. بچه یاد می گیرد که از طریق جیغ زدن و یا کتک زدن دیگران توجه بزرگ تر ها را به خودش جلب کند.
در این مورد، لازم است با یک تذکر ساده و پرت کردن حواس کودک به سمت موضوعات دیگر، مانع ادامه دادن رفتار نامناسب او شوید.

با کودکی که کتک می زند چه برخوردی داشته باشیم ؟

کودكان كتك می زنند چون نمی دانند خشم خود را چگونه نشان دهند، به علاوه آنها رابطه برابر را دوست ندارند.

كودکی كه كتك می زند به خودش بيشتر اسيب می زند تا طرف مقابل.
به فرزندتان آموزش دهید تا احساسش را بیان کند.

زمانی که می خواهد اقدام به زدن كند، دستش را بگيريد و محکم بگویید "نه" .
برای مدت کوتاهی او را از محیط و سایر کودکان دور کنید . ( حداکثر ۱۰ دقیقه )

اگر فرزندتان كودكان ديگر را می زند ، حتما از محیط فراگرفته مراقب رفتار خودتان هم باشید.

72 views05:04
باز کردن / نظر دهید
2021-11-21 08:04:23

چگونه به فرزندم بياموزم از خود #دفاع كند!

معمولا كودكان حدود دو سالگي در زمان بازي يكديگر را هول مي دهند، گاز ميگيرند و يا كتك ميزنند. آنها به شدت از رفتار همسالان خود خشمگين ميشوند زيرا هنوز رابطه برابر را نياموخته اند. كتك زدن در سن ٣ سالگي يا بعد از آن طبيعي نيست و نياز به بررسي دارد.

آيا والدين بايد دخالت كنند؟
اين وظيفه كودكان در اين محدوده سني نيست كه از خود مراقبت كنند.
آنها نياز دارند شخص بزرگسالي كنار آنها باشد تا اگر كودكي اقدام به زدن يا هول دادن ديگري كرد، فرد بزرگسال بدون داد زدن يا دعوا كردن او را متوقف كنند.
اين جمله "اگر زد تو هم بزن"، آسيب فراواني به كودك ما خواهد زد. تمام آموخته هاي فرزندتان را زير سوال خواهد رفت و اين سوال پيش مي آيد پس اگر كسي كار بدي كرد من هم ميتوانم آنرا تكرار كنم؟ كودكي كه مي زند درونش لبريز از حس بد به خود و ديگران است. در حقيقت كودكي كه كتك مي زند از كودكي كه كتك ميخورد بيشتر آسيب ميخورد و احساسات منفي بيشتري را درون خود احساس ميكند.
به علاوه او را در خطر آسيب فيزيكي بعضا جبران ناپذير قرار ميدهيد و به كودكان خشم، مجازات و كينه ورزي را آموزش خواهد داد.

پس چه رفتاري داشته باشيم؟
بايد بدانید زماني كه كار به برخورد فيزيكي رسيد، به فرزندتون بياموزيد بهتر است دست خود را بالا بياورد و بگويد نزن. با آموزش اين رفتار به فرزند خود، شما به او مي آموزيد كه در رابطه با ديگران ميتواند حد و مرز مشخصي قرار دهد و از خود دفاع كند.

اگر طرف مقابل به كار خود ادامه داد، فرزند شما بايد محيط را ترك كند. با اين كار به فرزندتان مياموزيد كه انسانهايي در زندگي سر راه ما قرار خواهند گرفت كه دچار اختلالات رفتاري هستند، و عاقلانه ترين واكنش اين است كه با اين افراد درگير نشويم. ترك كردن محيط نه نشانه ترسو بودن شخص است، و نه دليل بر بي عرضگي او مي باشد، تنها نشان ميدهد شخص فرق خوب و بد، و درست و غلط را ميداند.

54 views05:04
باز کردن / نظر دهید
2021-11-21 08:04:23 ‍ ‍ خشم کودک

آموزش روش هایی برای تخلیه خشم به کودکان

- پاهایت را محکم روی زمین بکوب و فریاد بزن (این کار را در زیرزمین یا پارکینگ خانه انجام بده تا صدایت دیگران را اذیت نکند).

- از احساسی که داری یا کاری که دوست داری انجام بدهی تا عصبانیتت رفع شود یک نقاشی بکش، سپس نقاشی را پاره پاره کن.

- احساست را به زبان بیاور و صدایت را روی نوار کاست ضبط کن، سپس نوار را پاک کن.

- فکر کن احساسی که داری شبیه چه صدایی است؟ با دهانت آن صدا را ایجاد کن.

- به بالش، کیسۀ بوکس یا کوسن های مبل مشت بزن (حتی اجازه داری موقع این کار تصور کنی به کسی که از دستش عصبانی هستی مشت میزنی)

- چند نفس عمیق بکش.

- یک دل سیر گریه کن و عصبانی باش.

- احساست را برای یکی از عروسک هایت یا بالشت شرح بده. فکر کن آن عروسک همان کسی است که از دستش عصبانی هستی یا دوستی است که می توانی تمام حرف هایت را برایش بگویی، او هم رازت را در دلش همیشه نگه می دارد.

- موقع عصبانیت پیاده روی کن، بدو.

- از احساسی که داری با من یا پدرت یا دوستت یا حتی حیوان خانگی ات حرف بزن.

- یک دوش آب گرم بگیر تا احساسات بد و آزاردهنده را بشوید و با خود ببرد.

- چند شوت محکم به توپ فوتبالت بزن.

- وسیله ای را تمیز کن (شست و شو و ساییدن راه فوق العاده ای برای بیرون ریختن خشم هستند).

- برای کسی که از دستش عصبانی هستی نامه بنویس و سپس آن را پاره کن و دور بریز.

- توی دفتر خاطراتت دربارۀ اتفاقی که افتاده است بنویس.

هدف این فهرست مادر و کودک کمک به برون ریزی خشم از جسم و روح فرزندتان است به شکلی که صدمه ای به خودش یا دیگران نزند و عصبانیتش را درک کند و با آن کنار بیاید.

هشدار:
پیشنهادات عنوان شده روی همۀ بچه ها تاثیر یکسانی ندارند، اگر ایدۀ خاصی در مورد فرزندتان کارآیی نداشت یا عصبانیتش را تشدید کرد آن را رها کرده و سراغ گزینۀ دیگری بروید.
41 views05:04
باز کردن / نظر دهید
2021-11-21 08:04:23 تکنیک های برخورد با آرایش نوجوانان

● اطلاعات خود را افزایش دهید
نباید دختران نوجوان را به خاطر استفاده از آرایش غلیظ و پوشیدن لباس های بازی که دائما در کانال های مختلف تلویزیونی می بینند، سرزنش و یا تنبیه کنید. برای آنها تشخیص واقعیت ها با آنچه که در تلویزیون بر روی صحنه می آید اندکی دشوار است. آنها نمی دانند که خانم بریتنی اسپیرز یا جنیفرلوپز، متخصصان گریم و آرایشی را استخدام می کنند که بهترین چهره را به منظور روی صحنه آمدن برایشان درست کنند. آنها نمی دانند که با یک چنین قیافه هایی نمی توان وارد زندگی روزمره شد.

چند مجله مربوط به نوجوان ها را بردارید. از روی آن عکس هایی را فکر می کنید در آنها لباس ها و مدل های آرایش متعارفی معرفی شده است را انتخاب کنید و به دختر خانم خود نشان دهید. بایستی به او بقبولانید که زندگی اش برای شما از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار است. باید با او ارتباط برقرار کنید و او را طوری قانع کنید که احساس نکند باید بیش از اندازه از مواضع خود کناره گیری کند.

محدودیت های خود را تشریح کنید
به سالن های زیبایی نوجوانان بروید و ببینید که آنها چه خدماتی انجام می دهند؟ از های لایت و خط لب گرفته تا لاک ناخن که می تواند براق، قرمز و یا فرنچ مانیکور باشد. ببینید که آیا در سنین نوجوانی کسی از موم، اصلاح، خالکوبی و یا حتی تتو استفاده می کند؟ باید بدانید که نوجوانان دیگر چه می کنند تا بدین وسیله بتوانید سطح توقعات خود را در رنج متعادلی نگاه دارید.

اصلا نترسید که به او بگویید زمانیکه ۱۵ سال بیشتر ندارد نمی تواند از خط چشم استفاده کند؛ اما در عین حال می توانید این امتیاز را هم به او بدهید که وقتی ۱۸ ساله شد می تواند در برخی مراسم خاص، از خط چشم استفاده کند. از آنجایی که نوجوانان علاقه بسیار زیادی به تجربه کردن تجربیات جدید دارند به همین دلیل باید بدانند که محدودیت هایی برای آنها وجود دارد که به هیچ وجه نمی توانند پایشان را از آنها فراتر بگذارند. او شما را امتحان می کند برای اینکه ببیند آیا می تواند پایش را از مرزها بیرون بگذارد یا خیر. شما به همراه همسرتان، باید به شدت مراقب اوضاع باشید و به او اجازه ندهید که پایش را بیش از اندازه فراتر از مرزها بگذارد و
قوانین خانوادگی را در گفتگوی خانوادگی با فرزندتان اعلام کنید.

36 views05:04
باز کردن / نظر دهید
2021-11-02 06:49:33 #تربيت_كودك

تکنیک پله ای برای رفتن به مهدکودک



لطفا بچه ها رو با این روش به مهد بفرستید که یواش یواش سازگار بشن هرگز با گریه نفرستید

لطفا گوش به حرف مربی های مهد ندید ، بچه ای که با گریه رها میشه دیگه به شما اطمینان نداره احساس ناامنی می کنه

اکثر بچه ها روزهای اول اشتیاق به مهد دارن چون سن ارتباط اجتماعی شون رسیده ولی وابستگی هایی که به مادر دارن و ترس از بچه ها باعث میشه بعد از یکی دو هفته دیگه مهد نمیرن

قبل از اینکه بچه رو به مهد بفرستید لازمه که بچه رو با بچه های دیگه روبرو کنین چون بچه ها تا سه سالگی از سایر بچه می ترسن و ازشون فرار می کنن با سایر بچه ها بازی نمی کنن

از دو سال هفت هشت ماهگی هر روز بچه رو به پارک یا به کلبه بازی ببرید ولی وادارش نکنین با بچه ها بازی کنه همینکه ببینه بچه ها به او کاری ندارن کافیه
بعضی مهد کودک ها کلاس های پیش مهد دارن یعنی تعدادی بچه همسن رو که قراره با هم همکلاس بشن به مدت شش ماه با مادرهاشون می پذیره که بچه ها با سایر بچه ها و محیط مهد در کنار مادر عادت کنن
علاوه بر اینکه بچه باید از مادر وابستگی هاش قطع بشه که بتونه بره مهد باید ترسش هم از بچه های دیگه بریزه و کم کم یاد بگیره با اونها بازی کنه

مرحله اول : به مدت سه روز فقط زنگ تفریح که بچه ها تو حیاط بازی می کنن مادر و بچه با هم برن مهد و مادر یک گوشه بشینه تا بچه بازی کنه عین رفتن به پارک . وقتی بچه ها می خوان برن سر کلاس مادر دست بچه رو بگیره و صبر کنه تا بچه ها برن کلاس و رفتن بچه ها رو به بچه نشون بده و بگه : دارن میرن تو کلاس نقاشی کنن ، شعر بخونن ، برقصن ولی کلاسا کوچیکه ، صندلی ها کوچکه و جا برای مادرها نیست بیا بریم خونه باز دوباره فردا میاییم که تو با دوستهات بازی کنی .
مرحله دوم : تو این مرحله یعنی بعد از سه روز بچه دوست پیدا کرده و از بودن با بچه ها خوشحاله و لذت می بره مادر به بچه بگه : می خوای باهاشون بری سر کلاس ؟ من میام پشت در کلاس میشینم تا تو بیای بیرون با هم بریم خونه چون کلاسا کوچیکه و جا برای مادرها نیست ، اگر بچه قبول کرد مادر باید پشت در بشینه طوری که بچه مادر رو ببینه فقط یک زنگ بچه بشینه سر کلاس و مادر و بچه با هم برن خونه اگر بچه خواست بیشتر باشه مادر لطفا کار و زندگیشو تعطیل کنه و همونجا بشینه به مدت سه روز... اگر بچه نخواست بره سر کلاس باز مادر بچه رو بیاره خونه و مرحله یک که فقط بازی در حیاطه ادامه داشته باشه تا بچه بتونه بره سر کلاس چون این به زودآشنایی بچه و میزان وابستگی به مادر ربط داره یم بچه روز دوم میره سر کلاس یکی یک هفته طول می کشه چیزی که مهمه اینه که مادر جا نزنه و خسته نشه ادامه بده .
مرحله سوم : حالا دیگه بچه از بودن سر کلاس لذت می بره و مادر باید بگه به من گفتن نباید پشت در کلاس بشینم بقیه بچه ها مادراشون اینجا نمیشینه من تو حیاط میشینم هر وقت منو خواستی از معلمت اجازه بگیر بیا پیشم و مادر حتما تو حیاط بشینه و هر چند دقیقه یکبار بره از پشت پنجره یا در حضورشو به بچه نشون بده . این مرحله هم سه روز طول بکشه .
مرحله چهارم : مادر به بچه بگه من تو کوچه میشینم منتظرت هستم هر وقت تعطیل شدی با هم بریم خونه اگر خواستی منو ببینی از معلمت اجازه بگیر بیا منو ببین و تو این مرحله مادر هر نیم ساعت یکبار بره بچه رو از پشت پنجره ببینه . این مرحله هم سه روز طول بکشه .
مرحله پنجم : مادر بگه تا تو سر کلاس نشستی من برم این سوپر مارکت خرید کنم بعد میام نیای تو کوچه من خودم میام پیشت و واقعا مادر بعد از یک ساعت بره از پشت پنجره و حضورشو اعلام کنه .
مرحله ششم : حالا دیگه بچه جذب مهد شده و مطمئنه که مادرش همینجاهاس . در این مرحله مادر بگه : من برم خونه لباسمو عوض کنم برمی گردم و بره خونه و یکباربیاد به بچه سر بزنه و دوباره بره این سر زدن ها سه روز طول بکشه .
نکته مهم اینه که مادر این برنامه رو مو به مو اجرا کنه و دستبرد نزنه تو تکنیک و نگه حالا به جای یک ساعت دو ساعتی یکبار سر بزنم تا زودتر عادت کنه اینجوری بچه می ترسه و به مادر دیگه اطمینان نمی کنه و تا آخر اصلا مهدکودک نمیره و بیشتر به مادر می چسبه

نکته دیگه اینه که بعضی بچه ها خیلی به مادر وابستگی دارن و باید اول وابستگی هاشون قطع بشه بعد برن مهد

و بعضی بچه ها دیرتر به محیط جدید آشنا میشن باید تعداد روزهای مراحل رو بیشتر کنین مثلا به جای سه روز یک هفته باشه
35 views03:49
باز کردن / نظر دهید
2021-11-02 06:49:09 #خجالتي_بودن_كودكان

مسئله اصلی در مورد کودکان خجالتی عدم
انعطاف‌پذیری آنها و مسئله آنها دربرقراری ارتباط است.

سوال : فرزندم در مهد خیلی خجالتی و تو‌سری‌خور است. برای آینده‌اش نگرانم.چه کنم؟

مسئله اصلی در مورد کودکان خجالتی عدم انعطاف‌پذیری آنها و مساله آنها دربرقراری ارتباط است. این کودکان حتی در ابتدا هنگام ورود به جمع‌های خانوادگی هم مشکل دارند و ورودشان به محیط‌هایی مثل مهدکودک و مدرسه هم سخت است و گاهی حتی تا ۳ ماه طول می‌کشد تا با محیط جدید کنار بیایند. توصیه اصلی به مادر و مربیان آموزش برقراری ارتباط درست به کودک است. اگر کودک در محیط مهد و مدرسه، مربی خوش‌رو و خوش‌خلقی داشته باشد که روی رابطه با کودک کار ‌کند یخ این کودکان زودتر آب شده و سریع و بهتر‌ ارتباط برقرار می‌کنند.

در مورد تو سری خور بودن هم باید بگویم به خودی خود کودکان دیرجوش مشکل‌دار نیستند اما چون جسارت کمی دارند از حق خود دفاع نمی‌کنند. مثلا در مدرسه توانایی نه گفتن به هم‌کلاسی‌ همسن خود را ندارند و گاهی خوراکی و پولشان توسط دیگران برداشته می‌شود و اعتراضی نمی‌کنند. حتی این کودکان برای آنکه دوستی داشته باشند حاضرند پول یا مواد خوراکی‌شان را باج دهند. به واسطه آموزش‌ مهارت‌های اجتماعی که شامل آموزش جسارت‌ورزی، افزایش اعتمادبه‌نفس و مهارت‌های ارتباطی است می‌توانیم به کودک کم رو کمک کنیم ارتباط موثر و بهتری با همسالان خود برقرار کنند.

باید اعتماد به نفس این کودکان را تقویت کنیم. غیر از مهارت‌های اجتماعی- ارتباطی باید توانمندی‌های این کودکان را هم ارتقا ببخشیم چون کودکان دیرجوش از ورود به هر رقابتی اجتناب می‌کنند. رقابت‌پذیر نیستند و اگر وارد کلاس‌هایی شوند که در انتها باید مورد ارزیابی قرار بگیرند معمولا کلاس‌ها را ادامه نمی‌دهند و از حضور در محیط‌هایی که مورد قضاوت قرار می‌گیرند اجتناب می‌کنند. ثبت‌نام در کلاس‌های مختلف با توجه به علایق کودک و تشویق متناسب با پیشرفت کودک لازم است و به افزایش اعتمادبه‌نفس او کمک می‌کند.



‌‌‌‌‌

23 views03:49
باز کردن / نظر دهید
2021-11-02 06:48:12 چرا فرزندم در مهمانی ها غیر قابل کنترل می شود؟

اگر والدین در خانه رفتار‌های سختگیرانه ‌ای داشته باشند و به کودک‌ شان اجازه حرکت و کودکی کردن ندهند، احتمالا فرزندشان در حضور دیگران به راه‌ های مخربی برای جلب توجه متوسل می‌شود.

جیغ زدن، تخریب کردن، رفتارهایی که حتی برای خود والدین هم عجیب هستند، همه از کودکانی سر می‌زنند که به خاطر سختگیری‌های والدین‌ شان، در خانه محدود هستند و در حضور دیگران، می‌خواهند همه محدودیت‌ ها را از بین ببرند و رفتار والدین‌ شان را تلافی کنند.

کار از کجا خراب شده؟

اول باید مشخص شود که چرا کودک این کار را انجام می ‌دهد.

والدین باید از خود بپرسند چرا بچه این کارها را می‌ کند؟ آیا او را به زور آورده‌اند و فرزندشان با حضور در این جمع مضطرب می ‌شود؟ آیا رابطه خوبی با اهالی آن مهمانی ندارند؟ آیا قبل از مهمانی، با او دعوا و کج خلقی شده است؟ در این صورت احتمالا او با نشان دادن این واکنش‌ های عصبی، به دنبال تلافی است.

چند ساعت آزادی

شاید در روزهایی که کودک با والدینش تنهاست، به دلیل اینکه می‌ داند هر کسی مشغول کار خودش است، با خود بازی می ‌کند و رفتار مخربی را نشان نمی ‌دهد. اما زمانی که مهمان می ‌آید یا او با خانواده ‌اش به جمعی غریبه وارد می ‌شود، در حضور دیگران مقررات را رعایت نمی ‌کند، چرا که می ‌داند والدین هم در حضور دیگران با او برخورد همیشگی را نمی ‌کنند.

او این شرایط را به عنوان فرصتی برای استقلال و نشان دادن اینکه من هم می ‌توانم کاری بکنم، تلقی می ‌کند. فضای مهمانی، برای او فضای لجبازی است.

معمولا این بچه ‌ها یاد گرفته ‌اند که پدر و مادر در حضور دیگران واکنش‌ های همیشگی را نشان نمی دهند. چنین کودکی تنها به دنبال جلب نگاه والدین است. برای او مهم نیست که این نگاه همراه با خشم باشد یا مهربانی. او حتی به جلب توجه منفی هم راضی است و از این‌که آدم ‌ها، حتی برای نصیحت یا دعوا کردن سراغش می ‌آیند و با او حرف می ‌زنند، لذت می‌ برد.

هم جدی، هم مهربان

بعد از ریشه ‌یابی مشکل و برطرف کردن دلیل اصلی، والدین باید برای اصلاح این عادت که در کودک ریشه دوانده، تلاش کنند. آنها باید دایره ‌ای از رفتار قاطعانه و مهربان را در نظر بگیرند و بر اساس آن عمل کنند.

در این شرایط نه باید به کودک باج داد و نه باید با سختگیری بیش از حد، این تصور را در او ایجاد کرد که دیگر کسی دوستش ندارد. یادتان نرود که تحقیر کودک به خاطر اشتباهاتش، عزت نفس او را پایین می ‌آورد و به شکلی اغراق شده، این احساس را در او ایجاد می ‌کند که دیگر جایی در دل دیگران ندارد. اگر بچه‌ ها گمان کنند به عنوان «بچه بد» دیده می ‌شوند، انگیزه ‌شان را برای «بچه خوب» بودن از دست می ‌دهند.

دوست کودکتان باشید

والدین نباید آنقدر خشن باشند که بچه بترسد و مشکلش را بیان نکند. بچه ‌هایی که از والدین خجالت می ‌کشند، قدرت ابراز وجود در مقابل آنها را ندارند و بنابراین در موقعیتی که آدم ‌های دیگر هستند، رفتار دیگری را نشان می ‌دهند.

اگر پدر و مادرها در برقراری ارتباط با فرزند‌شان موفق باشند، به چنین مشکلاتی برنخواهند خورد. چراکه بچه‌ ها از مرجع قدرتشان حساب می ‌برند و اگر آن مرجع بتواند رفتار درست را نشان بدهد، می ‌تواند همیشه شاهد رفتارهای درست فرزندش باشد.
24 views03:48
باز کردن / نظر دهید
2021-11-02 06:47:56 چگونگی رفتار والدین در مقابل ترس کودک :

وقتی کودکی درباره حادثه ای صحبت می کند، خوب است به جای توجه به واقعه و اظهارنظر درباره آن به احساساتی که کودک نسبت به آن رویداد ابراز می دارد، توجه کنیم.

زمانی که کودکی شب هنگام از وجود هیولایی در اتاقش می ترسد والدین و نزدیکان او می توانند با در آغوش کشیدن او بگویند :

“قبول دارم که ترسیده اي، ولی تو الان پیش ما هستی، ما هر جا که باشیم از تو مراقبت می کنیم”.

بیاد داشته باشیم هیچ گاه به او نگوییم نترس یا شجاع باش یا چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. سعی کنیم از نگاه او به دنیایش بنگریم و ترس او را بپذیریم و به او احساس امنیت دهیم.

بهتر است بخاطر ترس کودک او را در کنار خود نخوابانیم. با اطمینان بخشی به اینکه مراقبش خواهیم بود او را به اتاق خوابش هدایت کنیم.
21 views03:47
باز کردن / نظر دهید
2021-11-02 06:47:35 پدیده‌ی "یادگیری اُسمُزی"

بیش از نیمی از یادگیری‌های ما به صورت ناخودآگاه و در اثر نوعی الگوبرداری ناخودآگاه، عمیق و درونی‌سازی
آن از محیط اطرافمان شکل می‌گیرد.

درست مانند یک اسفنج که وقتی در یک مایع قرار گیرد، به دلیل خاصیت اسمزی، مایع را به خودش می‌کشد.

ما هم وقتی با کارآفرینان معاشرت می‌کنیم ناخودآگاه خلاق‌تر، جسورتر و آینده‌سازتر می‌شویم

وقتی با کسانی که تفکرات عمیق و فلسفی دارند تعامل می‌کنیم، ناخودآگاه دیدگاه‌مان به مسائل، عمیق‌تر می‌شود

اگر با مدیران سیاسی- امنیتی دم‌خور باشید، بعد از مدتی همه چیز را از نگاه سیاست و امنیت تحلیل می‌کنید.

زمانی جمله‌ای منسوب به چارلی چاپلین را خوانده بودم؛ "افکار هر آدمی، میانگین افکار پنج نفری است که بیشتر وقت خود را با آنها می‌گذراند". پس خود را در محاصره‌ی افراد موفق قرار دهید.

خب برایم سؤال پیش آمد که:

بخش زیادی از افراد دور و بر ما؛ خانواده، همسایه، فامیل و همکار، معمولا انتخاب ما نیستند (محدودیت اول)

افراد موفقی که بتوانیم آنها را بیابیم و رابطه‌ی تنگاتنگ با آنها داشته باشیم نیز کمیاب، دشوار و محدودند (محدودیت دوم)

برای غلبه بر این محدودیت‌ها، شاید سه ایده‌ی زیر مفید باشد:

_"کتاب‌های خوب"
کتاب‌ها عصاره‌ی دانش و شخصیت نویسنده‌های خود هستند. اگر خود را در کتاب‌های خوب، محاصره کنیم، آنگاه افکارمان رشد می‌کند. مخصوصا نوع خاصی از کتاب‌ها هستند که در مورد زندگی افراد موفق و مشهور در زمینه‌ی کاری شماست. حتما زندگی‌نامه‌ی آنها را بخوانید. این یک جور «همنشینی مجازی» است.

_"محفل‌های خوب"
ممکن است ما همیشه به آدم‌های مورد نظرمان دسترسی نداشته باشیم. اما می‌توانیم به صورت منظم در محافل و جمع‌هایی شرکت کنیم که با هدف ما هم‌خوانی بیشتری دارد. به عنوان مثال اگر به شعر علاقه‌مندیم در شب شعر شرکت کنیم و اگر به کارآفرینی علاقه‌مند هستیم در رخدادهای استارت‌آپی.
اگر بتوانیم در محیط کارمان، ۳ تا ۵ نفری که بیشترین تناسب با اهداف ما دارند را نیز انتخاب کنیم و با آنها تعاملات مداوم و منظم داشته باشیم، آنگاه این یادگیری اسمزی اتفاق می‌افتد.

_ "همکاران خوب"
سه نفر کلیدی محیط کاری خود را با دقت انتخاب کنیم. محیط حرفه‌ای ما شامل افراد زیادی است اما بعضی از آنها نقش کلیدی‌تری دارند چرا که ما تعاملات بیشتری با آنها داریم. سه نفری که بیش از همه در محیط کار و فعالیت حرفه‌ای با ما ارتباط دارند، بیشترین تاثیر را در یادگیری‌های اسمزی ما دارند. انتخاب و گماشتن دقیق این سه نفر، تاثیری بسیار اساسی در حرفه‌ای شدن ما دارد.

نکته پایانی آنکه هر از گاه از خودمان بپرسیم اسفنج‌مان را در چه محیطی قرار داده‌ایم؟ در محیطی که صحبت از ثروت‌اندوزی دیوانه‌وار است یا ثروت‌آفرینی شرافت‌مندانه؟
محیطی که صحبت از پارتی‌بازی و رانت‌خواری است یا تلاش صبورانه؟ محیطی که خوشبختی همگانی مطرح است یا خوشبختی فردى؟


مواظب اسفنج زندگی‌تان باشید
"مکان اسفنج‌ شما "
"سرنوشت شما "را تغییر می‌دهد

تو اول بگو
با کیان زیستی
پس آنگه بگویم
که تو، کیستی
25 views03:47
باز کردن / نظر دهید
2021-08-31 13:29:28 اگر کودکی از شما پرسید: نقاشی من
قشنگه؟
از او بپرسید: خودت دوستش داری؟ اگه تو میگی قشنگه ، پس حتما قشنگه.

به او یادآوری کنید که خودش مهمترین شخصی است که باید از اثر خود خشنود باشد.
با این آموزش کودک می آموزد که در زندگی، خودش باید از رفتار و زندگیش لذت ببرد، نه اینکه مدام دنبال تائید شدن توسط دیگران باشد.
63 views10:29
باز کردن / نظر دهید