خیلی زود سه ماه گذشت؛ نمیدونم تو این سه ماه درس خوندی یا نه... | مشاوره کنکور | Konkur Bt
خیلی زود سه ماه گذشت؛ نمیدونم تو این سه ماه درس خوندی یا نه... شایدم خوندی ولی صدتو نذاشتی ...میدونی اشکال کار بیشتر ما اینه که هیچ وقت اونجور که لازم بود تلاش نکردیم.هیچ وقت صدمون رو نذاشتیم... همیشه کم کاری داشتیم... مثلا؛ اگه این فصل رو بیشتر میخوندم تستاشو میزدم اگه فلان روز این فصل رو مرور میکردم ...متنش یادم بود... اگه واسه استوکیومتری تو خونه ماشین حساب استفاده نمیکردم...الان سرجلسه وقتم برا محاسبات نمیرفت... دیدی؟! همه این جملات آشنان؛چون تو هیچ وقت صدت رو نذاشتی ...کنکور همینه... یاصفر یاصد؛ واسه سرنوشتتت ...آیندت...باید همه تمرکزت رو بذاری ... یه جوری بخون که برنگردی بگی... کاش بیشتر میخوندم.... چندسال دیگ ک گذرت افتاد به بیمارستان وقتی بغل دستیتو،همکلاسیتو توو روپوش سفید دیدی اونوقت یه پُتک میخوره تو سرت و مدام این جمله تو ذهنت پررنگ میشه که من کجام و اون کجاست! وقتی خبر مهاجرت همسناتو شنیدی وقتی تو جمعی بری ک همه حرفی برای گفتن دارن و از موفقیتشون میگن و تو یه گوشه خودتو سرگرم میکنی ک انگار هیچی نمیشنوی، اونوقت این جمله تو سرت پررنگ ک میشه ک اونا کجان و من کجام! اونوقته ک ارزو میکنی برگردی تا بتونی جبران کنی تا از همه چیت بگذری برای اینکه آینده ی بهتری داشته باشی تا وقت داری دست به کار شو میاد روزی ک دیگ دیر شده و کاری ازت ساخته نیس میاد روزی ک حسرت پوشیدن روپوش سفید تا ابد باهات بمونه الان وقته جبرانه.بشو اونی ک میخوای نزار یه تو سری خور بدبخت باشی ک دیگران براش تعیین تکلیف میکنن اونجوری زندگی کن ک میخوای
