خودش هم نمیدونست تا حالا #قلب چند نفر رو با بی خیالی #شکسته | Korean alphabet
خودش هم نمیدونست تا حالا #قلب چند نفر رو با بی خیالی #شکسته ولی مطمئن بود زیاد بودن و میخواست این بار متفاوت رفتار کنه. چون اولین بار بود که واقعا جذب کل وجود یکی شده بود و فقط نمیخواست باهاش خوش بگذرونه. تو سکوت با #موهای روی پیشونی #جونگکوک یه کم ور رفت و ازادانه لبخند زد. -اگه قبول کنی #دوستپسرم بشی قول میدم پسر خوبی بشم. اروم گفت و دستش رو روی #گونه پسر جلوش کشید. +ولی اینکه یکی رو یواشکی تو خواب دید بزنی و هیز بازی دربیاری و تازه باهاش ورم بری یعنی اصلا پسر خوبی نیستی. جونگکوک که حالا چشمهاش باز شده بود آروم زمزمه کرد.